ضد حمله سپاه به خامنه ای: برکناری وزیر امورخارجه ی ولی فقیه
کاری از نشریه ی تحلیلگری
۱۵ دسامبر ۲۰۱۰
برکناری نا متعارف منوچهر متکی، وزیر امور خارجه؛ توسط محمود احمدی نژاد در حالی که وی در ماموریت دیپلماتیک در سنگال به سر می برد، خبر از اوج گیری تازه ای در جنگ قدرت دارد. به طور معمول در نظام جمهوری اسلامی پست وزارت امورخارجه جزو محدوده های قدرت ولی فقیه است و او بوده که هم وزیر امورخارجه را تعیین و هم خطوط عمده ی سیاست خارجی را ترسیم می کرده است. با روی کار آمدن سپاه در سال ۱۳۸۴ اختلاف بر سر این موضوع بالا گرفت. منوچهر متکی سفارش شده ی خامنه ای بود اما مورد تایید سپاه نبود.
یکی از اصلی ترین دلایل این امر آن بود که سپاه نیاز داشت تا آدم خود را در این پست بگمارد تا بتواند در رابطه با طرح استراتژیک خود برای آینده ی قدرتمداریش، یعنی دستیابی به قدرت اتمی، کارها را بدون مشکل به پیش برد. اما خامنه ای گزینه ی خود را تحمیل کرد و به این ترتیب پنج سال کشمکش و درگیری میان احمدی نژاد و متکی آغازشد. احمدی نژاد به عنوان ریس جمهور نظام سعی کرد که نشان دهد اوست که تعیین کننده است نه وزیر گمنامی به نام منوچهر متکی. وی از هر فرصتی برای نادیده گرفتن و بی اهمیت جلوه دادن وی استفاده کرد.
ماه های اخیر اما جنب و جوش هایی را به دنبال داشت که در نهایت منجر به آن شد تا احمدی نژاد بتواند به خود اجازه دهد ضد حمله ی خویش را به نتیجه رساند و متکی را از کار برکنار سازد. این حرکت را باید پیرو چند رخداد دید: نخست سفرهای مکرر خامنه ای به قم که پیرامون آن یک شایعه بسیار قوت گرفت و آن، احتمال کنار زدن احمدی نژاد بود. به نظر می رسید که خامنه ای لازم دارد برای مهار سپاه از حمایت جدی کلیه آخوندهای بلند پایه و حامی سپاه اطمینان پیدا کند.
هم زمان با این تلاش خامنه ای، مجلس احمدی نژاد را بر خلاف نص صریح قانون اساسی از هیئت مدیریت بانک مرکزی کنار زد و دست او را از نفوذ بر این منبع اصلی مالی دولت کوتاه کرد. اما از آن سوی دو مورد افشاء گری در مورد محموله های صادراتی دولتی در نیجریه سبب شد که موقعیت برای ضد حمله ی سپاه به رهبر فراهم شود: دو محموله، یکی سلاح و مهمات و دیگری قاچاق مواد مخدر پای دیپلمات های جمهوری اسلامی و وزارت امورخارجه را به میان کشید و موقعیت متکی را تضعیف ساخت. احمدی نژاد نیز فرصت را از دست نداد.
اینک این وزارت خانه بدون وزیر است و با یک سرپرست، صالحی سرپرست سازمان انرژی اتمی، اداره می شودکه تا حد زیادی مورد اطمینان سپاه است. اما باید دید واکنش خامنه ای به این موضوع چگونه خواهد بود. به نظر می رسد که دو طرف در حال پیش راندن مهره های خویش به این سوی و آن سوی صفحه ی قدرت هستند تا به موقع شاه طرف مقابل را کیش و در صورت امکان مات کنند.
این رویارویی خامنه ای و احمدی نژاد را باید نمودی از جنگ قدرتی دید که قرار است عرصه ی حکومتی را بازهم محدودتر کند. یعنی حتی میان اصولگرایان که همان جناح راست رژیم است نیز توافق لازم برای ادامه ی حکومت به صورت سه پایه (ولی فقیه، سپاه، بازار) وجود ندارد . به همین دلیل نیز در حال حاضر مذاکرات و زدو بندهای پشت پرده میان اجزاء جناح راست اوج گرفته است تا تعیین تکلیف کنند چه کسی حرف آخر را در قدرت در آینده ی نزدیک بر عهده خواهد داشت. آینده ای که مبهم و پرماجرا به نظر می رسد.