**** ورود به آموزشگاه ****
پس از طی مراحل قرنطینه سپس زندانیان را وارد اجرای احکام میکنند و با مینی بوس به آموزشگاه و واحد بازرسی جلوی درب ورودی آموزشگاه تحویل می دهند.
در قسمت بازرسی پیش از ورود زندانیان 2 دسته می شوند.
مایه دارها و دست به جیب ها و چاق و چله ها به اندرزگاه 7 وکم مایه تر ها و فقیر ترها به اندرزگاه 8 انتقال داده می شوند.
تازه در این مرحله بازار برده فروشها به راه می افتد و وکلای بندها که تحت نظر سر وکیل بند هستند دست به کار می شوند.
وضعیت و سر و وضع و برگه های بازداشت و نوع اتهام و مقدار قرارها را بررسی میکنند و گربه های اشرافی و گاوهای شیرده و دست به جیب ها را که بایسد دوشیده شوند را جدا و به سالنها ی 5 و 6 که نگین زندان اوین هستند خصوصا سالن 6 که اقامتگاه رجالی مانند : شهرام جزایری و از این طیف بوده منتقل می کنند که حتما باید دارای اسم و رسم و جرایم میلیاردی باشند.
در رتبه بعدی سالن 5 با یک درجه پایین تر و به ترتیب سالن 3و سالن 4 و سالن 2 و سالن 1 قرار دارند.
در صورتی که کسی اشتباها جایی هست که نباید باشد سریعا برای نقل و انتقال این زندانی رایزنی انجام می شود که البته همه این سلسله مراتب در اندرزگاه 8 نیز به همین ترتیب مراعات می شود و زندانیان را به نسبت سبک و سنگینی و قابل تیغ زدن بودن در سالنها جای می دهند به ترتیب سالن 8 و سالن 7 و سالن 10 و سالن 9 که آخرین سالن در درجه بندی است.
*** وضعیت سالنها و امکانات ***
پس از مسایل مربوط به بوچاری زندانیان و کیفیت و مرغوبیت جیبهایشان وکلای بندها تازه ورودها را به نمازخانه سالنها می برند و از طریق سر وکیل بند و رابطین مخصوص مستقر در کادر مدیریت و ریاست از وضعیت افراد تازه وارد با خبر می شوند و اگر طرف خیلی پول دار بود و قابل دوشیدن به سرعت به اتاق وکیل بند انتقال می یابد تا زمانی که بازده داشته باشد و بتوان آنرا تیغ زد ولی اگر کمی از درجه ممتاز کمتر باشد به اتاقهای اشرافزادگان در سالن منتقل می شود که در سالنهای بزرگ 2 اتاق و در سالنهای کوچک 1 اتاق ویژه می باشد که باز مابقی اتاقها به نسبت درجه بندی شده هستند.
هر سالن تشکیل می شود از خدمات سالن _ ناظرین سالن _ مسوول اتاقها _ معاون وکیل بند _ وکیل بند سالن _ سر وکیل بند سالن که مجموع وظایف همه این افراد این است که در آمد های حاصل از چپاول زندانیان را تحت هر عنوان دریافت و دست به دست چرخانده و به بالاترین شخص در هرم قدرت اندرزگاه برسانند.
از گرفتن همیاری و کمک به نام زندان که با عناوین هزینه عمران و نوسازی و بازسازی از طریق وکیل بند و سروکیل بند اخذ می شود تا حق سالن و هزینه ورودیه و هفتگی که به تناسب دریافت می شود.
شاید بسیاری از افراد فکر می کنند در زندانی مثل زندان اوین که مهمترین زندان ایران است و در و دیوار آن پوشیده شده از سنگ و کاشی و سرامیک و یا اتاقها پرده کاری شده و سرویسهای بهداشتی مرتب وتمیز وجود دارد همگی به همت دولت به وجود آمده و یا ساخته و پرداخته شده است ولی متاسفانه اینطور نیست.
می توان با آسودگی خیال در مورد تک تک وسایل و امکانات موجود در سالنها قسم خورد که به غیر از چند تخته پتوی دولتی که حتی سگ را زیر آن بیاندازی از زیرش فرار می کند و اکثرا در زندانها عامل ناقل بیماری پوستی و خصوصا سل بوده است هیچ چیز دیگری به طور دولتی در اختیار زندانیان نیست که حتی زندانیان آن پتوههای دولتی را جمع کرده و کنار گذاشته اند ، شما در سالنها تلویزیون و یخچال و یا تلفنی که دولت هزینه نصب آنرا پرداخته باشد نمی بینید.
تلفنهای دولتی با گرفتن مبالغ گزافی در سالنها نصب شده است که زندانیان از طریق خانواده های خود پرداخته اند ، تمام هزینه های شارژ و یا نصب و راه اندازی امکانات از طریق زندانیان پرداخته می شود ، البته از حق نباید گذشت هرازگاهی که فاصله تحویل امکانات به 3 ماه می رسد امکانات خاص دولتی در اختیار زندانیان قرار می گیرد و آن شامل یک قوطی پودر رخشویی می شود که سهمیه 2 نفر است و یک قالب صابون نامرغوب که حتی برای شستن دست پس از توالت نیز به درد نمی خورد.
خلاصه اینجا زندان اوین شهر بی کلانتر است و همه چیز پولی است!!!
**** دریافت باج با نام هم یاری و خود یاری ***
در بدو ورود یک اصطلاح هست به نام گلدان زدن یا زور گیری که به این معنی است که بر سر فرد تازه وارد چنان گلدان بزنند که سرش گیج برود که به همان باج گیری محترمانه و بی صروصدا اطلاق میشود.
پس از بررسیها و مقدار قرار صادره از دادگاه و نوع جرم افراد را از طریق وکیل بند به تله می اندارند و دعوت می نمایند که این کارها با چراغ سبز متولیان اندرزگاه انجام می شود و با چرب زبانی مثلا در جلسه ریش سفید مدارانه ای که افراد را جمع کرده اند یک دفتر می گذارند وسط و می گویند :
آقایان می خواهیم برای حسینیه فرش بخریم و یا برای سالن پرده بخریم و یا لوله کشی را تعمیر کنیم و یا برای حیاط صندلی بخریم و یا محوطه سازی کنیم و یا کف سالن را سرامیک کنیم و یا لامپها را عوض کنیم حالا از شما کمک و همیاری می خواهیم.
بعد سر وکیل بند و یا وکیل بند افراد را با اسم دعوت به پرداخت همیاری می کنند و چون بتوانند به طور مداوم از این گاو شیرده بدوشند و اربابان خود را راضی نگه دارند تمام این مراحل را با وسواس و مهارت و دقت خاصی انجام می دهند و تیغ زنیها از چند صد تومان آغاز شده و در برخی موارد به چند ده میلیون می رسد که بیشتر این جلسات سیاهکاری توام با بازار گرمی عده ای میاندار و کار چاق کن است.
حاج آقا خدا خیرت دهد تو را پانصد هزار تومان و یا حاج آقا شما را 1 میلیون و یا حاج آقا شما را 10 میلیون در نظر گرفته ایم خلاصه بد بخت حاج آقا که پس از اتمام جلسه تیغ زنی و کسر کمیسیون سیاهکارها و کار چاق کن ها و دست اندر کارهای جز مابقی قضایا که شامل دریافت مبالغ متعهد شده است به عهده گردانندگان اصلی است که مبالغ به شماره حسابهای محرمانه که دراختیار آقایان قرار می گیرد پرداخت و منتقل می شود و افرا د پشت پرده مالکین اصلی مبالغ دریافتی هستند.
اما اگر کسی زرنگ بازی در بیاورد و نم پس ندهد پس از چند روز از جلسه گلریزان برای سران زندان شخص زرنگ را در اولین قدم از اتاق وکیل بند و یا اتاق اشرافی ها به اتاق اراذل منتقل می کنند تا حسابش را برسند و یکی دوشب کف خواب باشد و دمپایی به سرش بزنند و یا لباس و سایر وسایلش گم شود و دیگر نتواند طعم ملاقات حضوری را بچشد تا بفهمد چند روزی که با تمام امکانات و ناز و نعمت در اتاق های اشرافی و یا اتاق وکیل بند بوده هزینه دارد و باید هزینه ها را بپردازد البته این ماجرا زیاد طول نمیکشد پون برایش سفارش می فرستند که اگر می خواهی راحت زندگی کنی باید حق حساب و اجاره ات و مالیات بپردازی که در بیشتر مواقع این عملیات ها به نتیجه می رسد و افراد سرکیسه را شل می کنند که برخی موارد این کیسه زیاد شل می شود و تا 20 میلیون تومان برای شخص خرج بر میدارد و این اعمال و تیغ زنی ها ی محرمانه و ماهرانه با استادی و پنهانکاری خارق العاده طراحی و اجرا می شود.