گفتم: چه خبر است خوشحال به نظر می آیی؟
گفت: بچه ها گل کاشتند برای 25 بهمن؟
گفتم: بله کارشون واقعا خوب بود.
گفت: اصلا فکرشو نمی کردم این طور بشه.
گفتم: تو تنها نبودی. خیلی ها بودند که همین فکر را می کردند.
گفت: ولی همگی اشتباه می کردیم.
گفتم: اشتباه ایرادی ندارد. اما نفی واقعیت خوب نیست.
گفت: یک عده هنوز نمی خواهند بپذیرند که واقعه ای بزرگ رخ داده است.
گفتم: این خیلی خوب نیست. معلوم می شود که عده ای می خواهند بگویند مرغ یک پا دارد.
گفت: به نظر تو این موضوع مهم نبود؟ حجم تظاهرات و قدرت آن.
گفتم: بیشتر از آن که حجم و ابعاد آن مهم باشد خودش مهم است. وقوع آن، آن هم در جهنمی ترین شرایط خفقان و سانسور و سرکوب.
گفت: دقیقا به خاطر همین شدت سرکوب بود که من فکر می کردم خبری نشود.
گفتم: مردم نشان دادند که حتی در بدترین موقعیت قادرند بهترین عمل را داشته باشند.
گفت: و آیا این یعنی سرکوب دیگر اثر ندارد؟
گفتم: حداقل روی آن بخش که عمل می کند و به خیابان آمد. خیر. این سقف سرکوبگری است. هر چه بیشتر کنند واکنش مردم سخت تر خواهد شد.
گفت: پس از این پس عده ای هستند که ترس را کنار گذاشته اند.
گفتم: بله، ترس برای عده ای دیگر مسله نیست. اینک باید این شکستن دیوار ترس را عمومیت بخشید.
گفت: چگونه ؟
گفتم: به طور عملی. یعنی باید رفت به سمت تداوم بخشیدن به حرکت 25 بهمن تا به تدریج مردم ببینند و ترسشان بریزد.
گفت: یعنی باید در صحنه حاضر بود.
گفتم: بله باید به حرکتی که آغاز شده است تداوم بخشید.
گفت: چگونه؟
گفتم: راه های زیادی هست: باید از دانشگاه ها شروع کرد. هر روز دانشجویان می توانند دست به اقدام بزنند. یا در کارخانه ها کارگران می توانند. در هر مورد باید اعتراض را در دانشگاه و کارخانه شروع کرد و به خیابان کشید.
گفت: دیگر چه راهی موجود است؟
گفتم: بیکاران می توانند در مقابل وزارت کار تجمع کنند و جاده ها و راهها را ببندند تا دولت وادار بشود برایشان کار بیابد.
گفت: و راهکار دیگر.
گفتم: اعتراض جمعی به افزایش قیمت ها و هزینه های زندگی راه دیگری است. مردم باید به طور دسته جمعی علیه افزایش قیمت آب و برق و گاز و غیره اعتراض کنند.
گفت: دیگر چه؟
گفتم: هر موضوع دیگری می تواند فرصتی برای اعتراض باشد. باید بتوان از هر طریق ضربه ای به رژیم وارد کرد، تجمع اعتراضی و تحصن و اعتصاب به راه انداخت.
گفت: و مجموع این کارهای اعتراضی و مبارزاتی است که کار رژیم را خواهد ساخت؟
گفتم: بلی و بی شک هر چه قویتر و مصمم تر و باهوشتر باشیم سقوط رژیم نیز سریعتر خواهد بود.