گفته هایی از تئودور آدورنو (جامعه شناس و فیلسوف آلمانی)

  1. یک مداد و یک پاک کن برای اندیشیدن مفیدتر از یک گرذان مشاور است. این در مورد خوشبختی نیز صادق است: یک نفر آن را ندارد ولی در درون آن به سر می برد
  2. سفارش به روشنفکران: به احدی اجازه ندهید شما را نمایندگی کند
  3. یک جامعه شکوفا شده یک مملکت همه با همی نخواهد بود، بلکه با آشتی دادن تفاوت ها تبدیل به مادیت مفهوم جهان شمولی می شود
  4. از آن جا که اندیشه ورزی در حال حاضر به حل مسائل تعیین شده تقلیل یافته است حتی آن چه که تعیین نشده است نیز به عنوان یک مسله مورد نظر قرار می گیرد
  5. آن کس که زندگی خود را با ناامیدی تمام می کند همه ی عمر خویش را بیهوده هدر داده است
  6. تفکر دیالکتیکی تلاشی است برای سنت شکنی از طریق به اجبار وادشتن منطق با ابزارهای خودش
  7. نظام سلطه { اعمال} خشونت فیزیکی را، که به آن متکی است، به فرد تحت سلطه واگذار می نماید
  8. برای انسانی که دیگر وطنی ندارد، نوشتن به مکانی جهت زیستن تبدیل می شود
  9. کسی که عشق ورزیده و به عشق خود خیانت کرده است نه فقط به تصویر گذشته آسیب می زند بلکه به گذشته آسیب می رساند
  10. کسی که خود را از موضوعات اجتماعی کنار می کشد دچار این خطر است که خویش را بهتر از دیگران دانسته و انتقادات خویش از جامعه را به صورت یک ایدئولوژی جهت حفظ منافعش به کار گیرد
  11. در حالت ناتوانی کامل، فرد زمانی را که برای زندگی کردن برایش باقی مانده است به مثابه دوران تعلیق مجازات می بیند
  12. در عصر نابودسازی فرد، باید که موضوع فردیت از نو مطرح شود
  13. عشق هنر دیدن مشابهت در نامشابه است