گفته هایی از لودویک وینگشتن (فیلسوف معاصر اتریشی)

  1. انسان در اتاقی که در آن رو به داخل باز می شود زندانی خواهد بود، تا زمانی که به جای هل دادن به بیرون در را به سمت خود بکشد
  2. یک واژه جدید به سان بذری است که در زمین گفتگو کاشته می شود
  3. یک مسله فلسفی شکل خود را دارد: من در این باره راهم را نمی شناسم
  4. مرگ رویدادی در زندگی نیست. ما برای تجربه کردن مرگ زندگی نمی کنیم. اگر ابدیت را نه به معنای زمانی بی پایان بلکه به عنوان نازمانمندی در نظر بگیریم، در این صورت زندگی ابدی از آن کسانی است که در زمان حال زندگی می کنند
  5. اگر آدم ها کارهای دیوانه وار نمی کردند چیزهای هوشمند هر گز پدید نمی آمد
  6. یکی از تبحر های اصلی فیلسوف این است که به پرسش هایی که به او ربط ندارد نمی پردازد
  7. منطق یک مجموعه ی دکترین نیست، آینه نمایی از جهان است. منطق متعالی است
  8. هیچ چیز دشوارتر از خودرا گول نزدن نیست
  9. فلسفه نبردی است در مقابله با فریفتگی هوش ما توسط ابزارهای زبان
  10. فلسفه نظریه نیست بلکه یک فعالیت است
  11. آرمیدن در افتخارات تان مانند آرمیدن در هنگامی است که در میان برف راه می روید: یخ می زنید و در خواب می میرید
  12. آن کس که بیش از حد می داند در می یابد که دروغ نگفتن چقدر دشوار است
  13. چهره روح بدن است
  14. بدن انسان بهترین تصویر از روح انسان است
  15. محدودیت های زبان من به معنای محدودیت های جهان من هستند
  16. آن چه می تواند نشان داده شود نمی تواند گفته شود