خبر منتشره حکایت از آن دارد که دادگاه های رژیم مردی را که در یک سری تجاوزگری و قتل 10 زن و دختر را در کرج از میان برده بود به 10 بار قصاص یعنی 10 بار اعدام محکوم شد. از این خبر بوی مرگ می آید و مرگ. و به راستی در نظام اسلامی با مردم چه کرده اند که باید یکی شان ده زن بیگناه را مورد تجاور قرار داده و بکشد تا به دست همان نظامی که شرایط اجتماعی و روانی چنین جنایاتی را فراهم کرده است خود به 10 بار اعدام محکوم شود.
چه بر سر این جامعه آمده است که در آن جنایاتی این گونه روی می دهد و تا کی قرار است این جنگل پرخون و قتل بر کشور ما حاکم باشد. چگونه می توان در چنین جامعه ای سر به زیر انداخت و رفت و آمد و سکوت کرد تا روزی که مرگ و قتل و تجاوز شامل من و شما نیز شود؟
آیا سکوت در چنین جامعه ای جز آماده ساختن قربانیان جدید برای مرگ و نابودی و نیستی چیز دیگری است؟ آیا چشم بستن به این جنایت ها می تواند ما را از بلایی که در پس هر کوچه و خیابانی در کمین نشسته است در امان دارد؟ آیا می توانیم امیدوار باشیم کخ چون امروز این جنایات بر سر ما نمی آید فردا نیز در امان خواهیم بود؟
نگرش خودمدارانه ی شهروند ایرانی که می پندارد اگر یک موضوع او را در بر نمی گیرد این دیگر مربوط به او نیست در حال از میان بردن کلیه ریشه های روابط انسانی و اجتماعی در جامعه ی ایران است. در این باره فکر کنیم و مسولانه عمل کنی
Neat blog! Is your theme custom made or did you download it from somewhere? A design like yours with a few simple adjustements would really make my blog jump out. Please let me know where you got your theme. Thank you
Definitely imagine that which you stated. Your favourite justification appeared to be at the web the simplest thing to consider of. I say to you, I certainly get annoyed at the same time as people think about worries that they plainly do not realize about. You controlled to hit the nail upon the highest as smartly outlined out the entire thing with no need side-effects , people can take a signal. Will probably be again to get more. Thank you