تقاضای مجوز قانونی برای اعتراض به یک دولت غیر قانونی یعنی چه؟

بعد از اقدام موسوی و کروبی برای کسب اجازه از فرمانداری تهران جهت راهپیمایی 22 خرداد اینک هشت سازمان نزدیک به جریان اصلاح طلب نیز تقاضای مجوز راهپیمایی کرده اند. به گزارش رادیو فردا جمع نمايندگان ادوار مجلس، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، مجمع نيروهای خط امام ، حزب اراده ملت، جبهه مشارکت ايران اسلامی، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ايران، انجمن روزنامه‌نگاران زن و مجمع دانش آموختگان ايران اسلامی در نامه‌ مشترکی که به وزارت کشور ارسال شده ، با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی تقاضای صدور مجوز برای راهپيمايی در روز ۲۲ خرداد را کرده‌اند.
در باره ی این که دولت فعلی حتی اجازه یک تجمع 20 نفری را هم به مخالفان نمی دهد شک نیست، پس کسی درباره ی پاسخ به تقاضا برای یک راهپیمایی بزرگ چند صد هزار نفر توهمی ندارد. در این صورت چه چیزی سبب می شود که این افراد و تشکل ها همچنان درخواست رسمی برای تظاهرات داشته باشند.
برخی معتقدند که این تقاضا برای بستن دست رژیم از لحاظ قانونی می باشد. اما واقعیت این است که یک معنای دیگر پشت این تقاضا نهفته است و آن این که دستگاه کنونی دولت هنوز از مشروعیت یا قانونیت برخوردار است و ما به واسطه ی آن از این دستگاه درخواست اجازه می کنیم.
سوال این است که اگر این دولت مشروعیت دارد یا از لحاظ قانونی حضور و وجودش موجه است اصلا چرا ما باید برویم و تقاضای راهپیمایی برای اعتراض به تقلبی کنیم که هر دو این موضوع را نفی می کند؟ آیا این نوعی نقض غرض نیست؟ چگونه می شود مشروعیت کار خود را از یک دولت نامشروع تقاضا کرد؟ چگونه می تواند قانونیت کنش خود را از یک دولت غیر قانونی خواست؟ زیرا خوب می دانیم که مشروعیت و قانونیت فقط زمانی معنا می گیرد که مردم یک جامعه آنها را برای یک دولت به رسمیت بشناسند.
ما خوب می دانیم که احمدی نژاد و وزرایش کودتای نظامی-انتخاباتی کرده و در قدرت قرار گرفته اند. چگونه می توانیم تقلب 22 خرداد و کشتارهای بعد از آن را فراموش کرده و به سوی آن برویم که از یک دولت کودتاچی آدمکش تقاضای مجوز کنیم.
به نظر می رسد که پایان بخشیدن به هرگونه توهمی در باره ی مشروعیت و قانونیت این دولت یکی از ابزارهای لازم برای هدفمند ساختن این جنبش و خارج ساختن آن از حالت بلاتکلیفی است.