خودرهاگران: باور به خود و کنشگرایی

  • رژیم تا دندان مسلح با حرف و نوشتار نمی رود با سازماندهی و عمل مشخص در صحنه می رود
  • هر گاه که از عرصه ی حرف گذشتیم و پا به میدان عمل گذاشتیم می توانیم خود را جزو نیروهای برانداز بدانیم، در غیر این صورت جزو آرزومندان براندازی هستیم
  • با پشت سر گذاشتن مرز آرزو و شعار و حرف و وارد شدن به میدان کنش و مبارزه و عمل گرایی در می یابیم که قانومندی های حرکت در این دو متفاوت و اثرات آن نیز غیر قابل مقایسه است
  • تسلیم شرایط شدن معادل باور نداشتن به خود می باشد
  • سی سال افراط و تفریط و کم کاری و کار ناقص و غیر اصولی سبب شده است فرهنگ شکست در میان مخالفان رژیم جا بیافتد، باید که با کار دقیق، ریشه ای، روشمند، پایدار و انسان مدار این پدیده ی منفی را به فرهنگ موفقیت و پیروزی بدل سازیم
  • بدون بازنگری در ذهنیت هایی که ما را از عمل باز می دارد به اندازه ی کافی نیرو برای به زیر کشیدن حاکمیت استبدادی نخواهیم یافت
  • هر توجیهی که ما را در دفاع از آزادی و انسانیت مان تضعیف و منفعل می کند باطل است، هر چه که باشد
  • تنها با باور به خود و ضرورت کار جمعی است که می توانیم از این پراکندگی بیرون آییم و تبدیل به نیرویی قوی و کارآ شویم
  • ترکیب زندگی و مبارزه در یک جامعه ی استبدادی یک ضرورت است

2 Comments

  1. Hey! It is like you understand my mind! You seem to know a lot about this, like you wrote the book in it or something. I think that you could do with some pictures to drive the message home a bit, but other than that, this is great blog post. A great read. I will certainly return again.

Comments are closed.