گفته هایی از جان لنون (ترانه سرا و خواننده ی بریتانیایی)

رویایی را که به تنهایی می بینید رویاست، رویایی را که با دیگران می بینید یک واقعیت است
همه ی آن چه نیازمندید عشق است
وقتی در عشق سیر می کنید همه چیز شفاف است
خدا مفهومی است که از طریق آن رنچ خویش را اندازه گیری می کنیم
من به خدا اعتقاد دارم اما نه به عنوان یک چیز، به عنوان یک پیرمردی در آسمان، من بر این باورم که آن چه خدا می نامند در درون همه ماست
من اعتقادی به کشتن ندارم، دلیل آن هر چه می خواهد باشد
نمی دانم کدام یک اول محو خواهد شد: راک اند رول یا مسیحیت
تصور کن جهانی را که در صلح زیست می کند. شاید شما بگویید من یک رویاباف هستم؛ اما تنها نیستم. امیدوارم شما نیز روزی به ما بپیوندید تا جهان یکسر این گونه شود
این اهمیتی ندارد که موهایم چقدر بلند یا پوستم چه رنگی است یا زنم یا مردم
زندگی آن چیزی است که وقتی مشغول طرح نقشه هایی هستید می گذرد
عشق همانند گلی است که باید اجازه دهید بروید
مالکیت نه دهم قانون نیست، نه دهم مسله است
واقعیت، میدان وسیعی به تصور می دهد
هر چه بیشتر می بینیم هر چه کمتر یقین می یابم

خودرهاگران

استقرار نهادینه ی حفظ جان و حرمت انسان ایرانی آزادی، عدالت اجتماعی، مردم سالاری