اتحاد نیروهای سیاسی به معنای تایید همه چیز یکدیگر نیست به معنای هم فکری عمومی و هم سویی کاری می باشد
این که همه نیروهای سیاسی مثل هم فکر کنند یک فاجعه است نه یک امر مثبت
این در تنوع تفکرات و همگرایی کارکردی است که اتحاد سیاسی معنا می یابد
دگرگونی افکار و گرایش های امروز نیروهای سیاسی نمودی از وضعیت سیاسی در فردای ایران است. باید این گستردگی را به فال نیک گرفت
وجود باور به ضرورت احترام به دگر اندیشان و اصل نقد سالم و انتقاد پذیری سبب می شود که بتوان هر جمعی را با هر تنوع محتوایی برای منظور کاری مشخص تشکیل داد و به پیش رفت
دیدن گوناگون بودن دیدگاه ها و خط مشی های موجود در اپوزیسیون به صورت فاجعه حکایت از ضعف ما در تصور طبیعی بودن چند اندیشی است. در حالی که این نقطه ی قوت ماست نه نقطه ی ضعف
آن چه سبب می شود که تنوع فکری و سیاسی در میان مخالفان رژیم به عنوان ضعف قلمداد شود نبود تحرک و کار و عمل از جانب بسیاری از آنهاست و ربطی به تنوع فوق ندارد
این مجموع کارها و فعالیت های مخالفان رژیم است که باید با هم گره بخورد تا کمر رژیم را بشکند نه افکار و دیدگاه های آنها
در سال 57 دیدیم که چگونه همگونگی خطوط سیاسی و نبود تنوع لازم سبب شد که همه ی نیروها حول محور یک جریان هدایتگر ضد بشری و ضد ایرانی گرد آیند و فاجعه ی نظام جمهوری اسلامی شکل گیرد. آیا می خواهیم از تاریخ درس بگیریم؟
سازمان خودرهاگران وجود چندگونگی فکری، سیاسی و تشکیلاتی را در اپوزیسیون به عنوان امری مثبت قلمداد کرده و بر این باور است که کمبود واقعی کمبود کار و فعالیت مشخص عملی به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده است
از آن جا که انسان آزاد است آن گونه که می خواهد بیاندیشید هر سازمان و گروهی نیز باید آزاد باشد تا خط فکری و سیاسی خود را دنبال کند، این در محک واقعیت های مادی جامعه است که هر فکری و هر تشکیلاتی درستی یا نادرستی خویش را به آزمایش می گذارد و با موفقیت یا عدم موفقیت روبرو می شود
تنوع فکری اپوزیسیون نباید به معنای گسست فکری آن و بخصوص گسست عملی آن باشد