روند منطقی پایین کشیدن رژیم کنونی از دیدگاه سازمان خودرهاگران

روند منطقی پایین کشیدن رژیم کنونی از دیدگاه سازمان خودرهاگران

کاری از دفتر تولید سازمان خودرهاگران

***************************

بسیاری هستند که عنوان می کنند در موقعیت کنونی چگونه می توان رژیم را از پای درآورد. آیا چشم انداز روشنی برای این منظور وجود دارد؟ پاسخ این است که بلی. دو مرحله قابل پیش بینی است : فروپاشی درونی  و ضربه ی بیرونی.

در مرحله ی نخست وضعیت سخت اقتصادی رژیم را به مرز فروپاشی ساختارهایش می کشاند و بقای آن را با مشکل مواجه می سازد. در مرحله ی دوم نیروهای کنشگر جامعه و مردم یک ضربه ی نهایی را به رژیم وارد خواهند ساخت و آن را از قدرت ساقط می کنند. پس، در حالی که مرحله ی نخست را رژیم با تصمیم های نادرست خویش شکل می بخشد برای مرحله ی دوم ما باید آماده شویم. این امر نیاز به سازماندهی دارد.

فراموش نکنیم که قیام برای سرنگونی پیش از فروپاشی انجام نمی شود، زیرا شرایط روانی آن هنوز مهیا نیست. شرایط ذهنی زمانی آماده می شود که شرایط عینی فراهم شده باشد. اما این شرایط ذهنی بدون تاثیر از شرایط عینی و برعکس نیست. برای به وجود آمدن شرایط ذهنی نیاز به آگاه سازی هست و به دنبال آن نیاز به سازماندهی.

اما کار سازماندهی روی چه بخشی از جمعیت قابل انجام است؟ به طور متوسط این احتمال را بدهیم که فقط یک درصد. از هر صد نفر یک نفر استعداد و آمادگی آن را دارد که به صورت فعال در کار سازماندهی شرکت کند. این یک درصد است که نخست با خودسازماندهی می تواند آن اکثریت بزرگ را سازماندهی کند. پس اقلیت خودسازماندهی می کند و بعد اکثریت را سازماندهی می کند. در فازکنونی کار عبارت است از تلاش برای آگاه سازی اکثریت و خودسازماندهی اقلیت و سپس این اقلیت خودسازماندهی شده آن اکثریت آگاه شده را خودسازماندهی می کند.

به این ترتیب وظیفه ی سازمان ما مشخص می شود: تلاش برای آگاه سازی اکثریت و تلاش برای ترویج خودسازماندهی در میان اقلیت.

اینجاست که تقسیم بندی درون خودرهاگران همه ی معنای خود را می یابد. تشکل فرهنگی و کار فرهنگی برای آگاه سازی توده ها و تشکل سیاسی برای ترویج خودسازماندهی و سازماندهی.

نیروی اکثریت نمی تواند به طور گسترده  در فضای غیر دمکراتیک به خودسازماندهی نائل شود. زیرا فقر مادی و فرهنگی از یک سو و سرکوب و ترس از سوی دیگر مانع از آن می شود. اما نیروی اکثریت می تواند آگاه و بعد از آگاه شدن تبدیل به یک نیروی معترض شود.

از آن سوی، یک اقلیت کوچک که به خودآگاهی رسیده است می تواند خود را سازماندهی کند. با خودسازماندهی، این اقلیت می تواند سه کار کند: اکثریت را آگاه کند، اکثریت آگاه را به اعتراض گری بکشاند و در نهایت، اعتراضات را سمت و سو  و هدف دهد.

بنا براین در شرایط کنونی باید تشخیص دهیم که جزو کدام بخش از این دو مقوله هستیم و چه می خواهیم بکنیم. این تشخیص به عهده ی خودماست

1 Comment

Comments are closed.