به مردم ایران
( نوشته برای رپ فارسی)
کاری از امیر پناهیار
قسمت هشتم
آینده ی من وتو شده بازیچه ی ماجراجویی هسته ای
اونا موشک می خوان به ما چه، بگو از این جریان خسته ای
باید یه جا از خودمون بپرسیم چرا نشستیم منفعل ما
چرا نشدیم از این همه زجر و حقارت مشتعل ما
چرا این همه در زجر و بیچارگی بمونیم
چرا باید آیه ی یاس و درموندگی بخونیم
اونایی که می خوان چرایشو بدونن خوب گوش بدن
از قضا و قدر بیان بیرون تکیه برعقل و هوش بدن
چرا این وضعو تحمل کردیم می گم بهتون
قبول کردنو باورکردنش دست خودتون
مردم همه این ذلت و رنج و بدبختی به خاطر ترسه
به خواری و زبونی می افته ملتی که بترسه
این درس توی صفحات تاریخ پیداست
که ترس باعث همه ی خفتهاست
اگه بلندشیم و شورش کنیم مگه چی می شه
از این که سر مون می آرن بدتر مگه می شه
تو قبرستونا جوونای سکته مغزی و قلبی کرده به صف شدن
همون جوونایی که نخواستن بجنگن و کاری نکردن تا تلف شدن
سی ساله وضع می شه هر روز بدتر ولی این تهش نیست
بدبختی امروزهر چی باشه این بازم آخرش نیست
فردا که پاشی می بینی بدتر از اونو شروع کردن
ما رو تو لجنزارمملکت امام زمانیشون فرو کردن
پس چرا باید مثل گربه از ترس چوب فرار کنیم
با دوتا چماقدار ترجیح فرار بر قرار کنیم
بابا مردم به خودتون بیاین ببنین اینا دارن با شما چی کار می کنن
این مثلث آخوند و بازاری و پاسدار با این ملت چکارا نمی کنن
آخه بابا ما هم بشریم باید حقوق مون بشه مراعات
فلسفه و مذهب گفتن ما هستیم اشرف مخلوقات
آخوند و بازاری و پاسدار می خوان ما رو به سطح حیوون بکشن
چه خوب می شه اگه مردم پذیرای این نکبت زبون نشن
هرکدوم از ما برا خودش باید احترام قائل بشه
…
ادامه دارد….