- بسیاری می پرسند ایران کی آزاد می شود؟ فقط یک نفر پاسخ را می داند: شما. هر روزی که احساس کردید برای مبارزه ترس را کنار گذاشته اید آن روز، آزادی ایران آغاز می شود.
- در کجای دنیا مردم یک کشوری در خانه خزیده اند و ترس و تقدیر و تسلیم را پیشه کرده اند و به آزادی رسیده اند که حالا نوبت ما باشد؟
- در کجای تاریخ یک ملت ترس زده طعم آزادی را چشیده است که ما از چنین شانسی برخوردار باشیم؟
- آزادی بها دارد چه بدانیم، چه ندانیم، چه به آن توجه کنیم و چه خود را به نادانی بزنیم. واقعیت روبروی ماست؛ سی و دو سال شد تا زمانی که به واقعیت نپردازیم همین است.
- مگر می شود که یکی به فکر قبولی در دانشگاه با استاد آخوند باشد، آن یکی صدایش در نمی آید که بتواند ویزای کانادا بگیرد، آن یکی تظاهر به نماز خواندن می کند که وام بگیرد، آن یکی همه زندگیش روی این است که یک آپارتمان مسکن مهر بگیرد، دیگری در پی این است که اول ازدواج کند و بعد از بچه ی دومش به دانشگاه رفت به مبارزه پای گذارد و…. و آزادی هم به کشور بیاید؟ آیا با خود شوخی داریم یا با قانومندی های تاریخ؟
- سازمان خودرهاگران از همه ی ایرانیان می خواهند به دور از هیاهوهای سیاسی و سازمانی و اینترنتی، در خلوت خود، خویشتن را مورد بررسی قرار دهند. ترس و وحشت و محافظه کاری و خودفریبی و به قول آذری های در خیابان، بی غیرتی خود را. هیچ کس بهتر از خودمان نمی تواند در مورد صداقتی که نسبت به شعار آزادی و دمکراسی می دهیم قضاوت کند. تا زمانی که می دانیم از ترس و یا برای منافع فتیله مبارزه گری را پایین کشیده ایم در همین ذلت و نکبت آخوند و پاسدار خواهیم زیست. با خود تعارف نداشته باشیم.