آماده سازی برای نبردِ سرنوشت ساز در خرداد ماه

چکیده: به دلیل آماده نبودنِ کُنشگرانِ جنبش سبزها در خردادماه سال پیش،  آنها نتوانستند از توان مردم در راستای دستیافتن ُپیروزمندانه به یک دگرگونی ساختاری ومردمسالار بهرهمند شوند. هم اکنون زمان بسنده در فرادستِ داریم تا با برنامه ریزی و آماده سازی خودمان به پیشواز ماه هایِ سرنوشت ساز اردیبهشت و خرداد ماه برویم. با پیوستن لشکر بیکاران و ناخُرسندان از وضعیت اقتصادی به جنبش هایِ اجتمایی در این ماه ها، امکان برخورداری از این نیروهایِ عظیم در راستای یک دگرگونی مردمسالار فراهم است، اگر کُنشگران جنبش از هم کنون با عزم راسخ برای انجام کارهایِ ساختاری و سرنوشت ساز، برنامه ریزی و آماده سازی کُنند و بپذیرند که فرجام پیروزمندانه-یِ جنبش تنها به انجام کارهایِ فرسخت و ساختاری برای فروگرفتن پایگاه و نهاد هایِ قدرتِ حاکمیت بستگی دارد، و نه پیروی از دستورهای کسانی که میخواهند آنها را با کارهای نمادین و نمایشی، همانند بادکنک هوا کردن، بوق و سوت زدن شعار نویسی بر اسکناس ها سرگرم کنند.

سرآغاز:  کُنشگرانِ جُنبش سبزها که پس از دغلکاری در رای مردم در 23 خُرداد 1388 آغاز شُد، آز آمادگی بَسنده برخوردار نبودند تا بتوانند همانند مردم قرقیزستان که حکومتِ خودکامه-یِ آن کشور را سرنگون کردند، جنبش را کامگارانه به سرانجام رسانند. در ایران به دلیل نبود آمادگی، جنبش در درازایِ هفته ها و ماه ها، عملا در بهره برداری از توان نیروهای مردمی ناکام ماند. از آنجا که هم اکنون در ادامه-یِ جنبش به سر میبریم، میتوانیم یک سری پیش بینی هایی را برای رویدادهای گمان پذیر در آینده انجام دهیم که در صورت باززایش دوباره-یِ گردهمایی هایِ بزرگ و آماده شدن زمینه هایِ دگرگونی، بتوانیم کوشا کار کنیم و با رژیم تعیین تکلیف کنیم.گزارش هایِ هفته-یِ گذاشته بیانگر تنش هایِ جدی میان سران حکومت دارند. بر پایه-یِ قانونی که از مجلس گذشت، مجلس از توانایی هایِ خودش که قانون اساسی به آن واگذار کرده است به سود ولایت فقیه چشم پوشی کرد. به زبان دیگر در آینده مجلس و قوه قضاییه حق بازرسی از آن نهادها را ندارند که زیر چتر ولایتِ فقیه هَستند و وابسته به او میباشند. و مجلس باید همه-یِ مصوبات شورای نگهبان، مجلس خبرگان و مجلس مصلحت نظام را بدون چون و چرا بپذیرد. دلیل دست اندازی ولی فقیه بر اختیارهایِ مجلس، پیشگیری هایی است که خامنه ای میخواهد برای مهار کردن سپاه پاسداران انجام دهد که اکثریت مجلس را در دست دارد. زیرا خامنه ای از این ترس دارد که با افزایش قدرتِ سپاه پاسداران، بیت رهبری، هدف آینده-یِ این نهادِ رزمی کشور شود. از سویی دیگر سپاه پاسداران دارد از راه وارد کردن بسیجی ها به بازار و سپردن خدمات پخش کالا در کشور به آنها، بر بازار چنگ میاندازد. همه-ی اینها نشانه هایی از شکسته شدنِ آهسته آهسته-یِ مثلث قدرتِ ولی فقیه، بازار و سپاه پاسداران است که صدای آن دارد شنیده میشود؛ سختر شدن شرایط همگانی کشور بویژه شرایط اقتصادی آن و کمبود اندوخته هایِ مالی برای پخش آنمیان این باندهای مافیایی، انگیزه هایِ بُنیادینی هَستند که آنها را بجان هم انداخته اند.برپایه-یِ گزارش های رسیده، حکومتِ اسلامی از توانایی فروش نفت به اندازه ای که اوپک برای آن درنگر گرفته است، برخوردار نیست، و از آنجا که نفتِ حکومت اسلامی بر روی  دستش مانده است، رژیم ناچار شده است که نفتِ خام را به همراهِ نفتکش هایی به سوی آب های آزاد روان سازد و در آنجا زیر بهای تعیین شده-یِ اوپک بفروشد تا نیاز پولی خودش را برآورده سازد.از دیگر گُزارش های جنجال برانگیز در هفته-یِ گذشته پیشگیری از سفر محمد خاتمی به بیرون از کشور و درخواست دولت ایران برای بازگرداندنِ فرزندِ آیت الله رفسنجانی، مهدی رفسنجانی به ایران و محاکمه-ی او است؛ همه-یِ اینها نشاندهنده-یِ درگیری های درون نظام هستند که ریشه در نبودِ درآمدهایِ اقتصادی و درآمدهایِ خارجی آن در سطح کلان دارند که حکومت اسلامی سلطه انحصاری بر آنها دارد.بزودی شاهد خواهیم بود که این درگیری ها شدت خواهند گرفت، و اگر نگاهی به وضعیتِ اجتمایی-اقتصادی کشور بیاندازیم، مشاهده خواهیم کرد که هنوز طرح هدفمند کردن یارانه ها به اجرا درنیامده است ولی بهای 34 قلم کالا از 40 کالای نیازین بالا رفته اند، بگونه ایکه بهای قند در یک ماه و نیم گذشته 50%، شکر 75% و سیب زمینی 70% افزایش داشته است و این روند دارد ادامه پیدا میکند آنهم در وضعیتی که هنوز طرح برداشتن یارانه ها و آزاد شدن بهایِ کالاها به اجرا درنیامده است. اگر این گرفتاری ها را  به تحریم هایِ جهانی بیافزاییم که در راه هَستند و محدودیت هایی که بر حاکمیت اعمال خواهند شد، و افزایش اعتراض های اجتمایی کارگری و دانشجویی در ماه فروردین را درنگریم، همه نشان میدهند که افزایش بهایِ کالاها سبب خواهند شد که بخشی از بدنه-یِ این قشرهای ناخُرسند نیز به لشکر اعتراض کُنندگان به پیوندند.بدینسان ما درحال رفتن به سوی دوماه سرنوشت ساز اردیبهشت و بویژه خرداد هَستیم و گوهر پیام این گفتار نیز آماده سازی برایِ این ماه است؛ به زبان دیگر همانگونه که رژیم دارد خودش را برای سرکوب آماده میسازد، مبارزان نیز باید به هوش باشند که اینبار بجایِ سرگرم کردن خودشان با کار هایِ کودکانه همچون بادکنک هوا کردن، سوت و پوق زدن، و ناکام کردن مبارزه، کارهای جدی و سرنوشت ساز را دنبال کنند. مبارزه را نباید اینبار تقویمی کنیم؛ آزادیخواهان باید از این آمادگی برخوردار باشند تا همینکه در ماه اردیبهشت یا ماه خرداد، یک اعتراض گسترده اجتمایی روی داد و جمعیت فراوانی وارد میدان مبارزه شد، آنها همانند مردمقرقیزستان، وارد کارزار شوند، دستگاه سرکوب را به پس برانند، و از راه فروگرفتن پایگاه ها و نهادهایِ حاکمیت، قدرت را از دست آن دربیاورند. از هم اکنون باید که مبارزان در باره-یِ مبارزه بیاندیشند، برایِ آن برنامه ریزی کُنند و اینچنین برخوردِ احساسی نداشته باشند که همه منتظر بمانند تا یک رویدادی در ورای اراده آنها پیش بیاید تا سپس آنها به بینند که چکار میخواهند بکنند و یا چگونه میخواهند واکنش نشان دهند. یکبار هم که شده باید با بهره گیری از آزمونِ ده ماه گذشته، با آمادگی به سویِ انجام کاری پیش برویم، که کمابیش از پیش برای آن برنامه ریزی شده و اندیشیده شده باشد.  در واپسین روزهایِ فروردین بسر میبریم  هنوز زمان داریم که بتوانیم با بدست آوردنِ آمادگی، نُخستین گردهمایی هایِ اعتراضی گُسترده در ماه اردیبهشت یا ماه خرداد را به یک گردهمایی سرنوشت ساز واگردانیم. انجام اینکار نیاز به خودرها سازیِ کُنشگران و کُوشندگان جُنبش از دستورهایِ کسانی دارد، که میخواهند آنها را با بوق و سوت زدن و شعار نویسی بر روی اسکناس ها سرگرم کُنند. اگر کُنشگران جنبش براستی خواهان یک دگرگونی ساختاری هَستند، باید که از هم کنون برای انجام کارهایِ قاطع، رادیکال و سرنوشت ساز آماده سازی کُنند. اگر کُنشگران جنبش این اندیشه را بپذیرند که فرجام پیروزمندانه-یِ جنبش تنها به انجام کارهایِ جدی، قاطع بستگی دارد، و نه به دنبال کردنِ کارهایِ نمادین و  نمایشی، آنها خواهند توانست جنبشی را که در خرداد 88 آغازیده اند در خرداد 89 پیروزمندانه به سرانجام رسانند.

سازمان خودرهاگران