ایده استفاده از یک روز تعطیل کارگری برای برگزاری جشنی که وسیله ای باشد برای دست یافتن به خواست کارگران و سایر زحمتکشان مبنی بر8ساعت کار در روز، اولین بار
هیچ عملی بهترو کاراتر ازاین نمی توانست به بردگانِ ابدی کارخانه ها وکارگاه های- دخمه مانندِ سرمایه داران، شجاعت بخشد، تا نیروهای خود را بسیج کرده و به میدان بفرستند. ازاینرو ایده برگزاریِ جشن کارگری به سرعت مورد پذیرش قرار گرفت. درواقع رویدادی که درکشور استرالیا رُخ داد، به مُرور دردیگرکشورها نیز گسترش یافت و جهانی شد. کارگران آمریکایی نخستین کسانی بودند که از روش کارگرانِ استرالیایی پیروی کردند. آنان درسال 1880 تصمیم گرفتند که اول ماه می، روزتعطیل کارگری درسراسرجهان اعلام شود. لذا دراول ماه می 1880 درحدود 200 هزار کارگرآمریکایی به تجدید تصمیم خود مبنی بر برگزاری مراسم دراول ماه می پرداختند. دراین فاصله، جنبش کارگری دراروپا رُشد کرده و با سرزندگی به فعالیت پرداخت. بیشترین انعکاس این جنبش درکنگره بین المللی کارگری به نمایش درآمد. دراین کنگره که 400 نماینده درآن شرکت داشت، تصمیم گرفته شد که درخواست8 ساعت کارِ روزانه بایستی به عنوان نخستین مطالبه کارگری ازسوی کارگران مطرح شود. یکی از نمایندگان ازکشورفرانسه بنام”لاون” پیشنهاد کرد، درخواست 8 ساعت کارِ روزانه، بایستی درتمام کشورها ازطریق اعتصابِ سراسری به نمایش در آید. درپایان کنگره، تصمیم گرفته شد که اول ماه می هرسال را به عنوان روز جهانی کارگر درسراسرجهان اعلام کند. درواقع اول ماه می به مثابه نهادی ماندنی، هرسال برگزارشد. ازآن هنگام تا کنون، اول ماه می نه تنها به دستِ فراموشی سپرده نشد؛ بلکه مبارزه- کارگران برطبقه بورژوازی وطبقه حاکمه ادامه دارد، وتا زمانیکه همه ی خواسته های کارگران برآورده نشده است؛ وزحمتکشان جهان از یوغ بردگی رها نشده اند، اول ماه می نمایش سالانه ای ازاین مطالبات خواهد بود وهنگامی که روزهای بهتری فرا رسد، آن زمان که طبقه کارگر درسراسرجهان از قیدِ ستم و بی عدالتی رها و سرنوشت خود را به دست گیرد، درآن هنگام است؛ که بشریت، اول ماه می را به یاد وخاطره وبه احترامِ مبارزانِ راه آزادی و عدالت، جشن خواهد گرفت