گذر از انقلاب اسیدهای معده به دمکراسی

جولای 22, 2012 admin 4

شناخت نظری شورش ها، بررسی نمونه های تاریخی موجود، بیرون کشیدن راهکارها، آموزش دادن راهکارها و در بین آنها، آموزش خودسازماندهی اجتماعی به لایه هایی که توان جذب این آموزش و اجرای آنها را دارند: شاید یک درصد از جمعیت کنونی جامعه. تمرکز نظری و عملی روی تبدیل شورش به جنبش سبب می شود که اپوزیسیون بتواند از وقت و امکانات و دانش خود در مسیری استفاده کند که قابلیت عملی وقوع دارد.

بررسی روش های مدیریت شورش های اجتماعی – قسمت 2

جولای 7, 2012 admin 1

سرنوشت شورش ها و جنبش ها سر خیابانها تعیین می شود و نه در بحث های طولانی و نه در کلی گویی کردن ها. می توان ده سال دیگر را در فیس بوک و تویتر به هدر داد ولی به این وسیله نمی توان جمهوری اسلامی را از اریکه ی قدرت به پایین کشید.

بررسی روش های مدیریت شورش های اجتماعی – قسمت 1

ژوئن 29, 2012 admin 0

این یک پتانسیل عالی برای نیروی کنشگر و نیرویی که می خواهد به طور علمی و حساب شده و نه فقط احساسی و هیجانی با مسائل بر خورد کند فراهم می آورد. در اینجا کنشگر به دو نوع آمادگی نیاز دارد: یکی آمادگی نظری و دیگری آمادگی عملی

سازماندهی و تکامل تاریخی

ژوئن 27, 2012 admin 0

استراتژی سازمان خودرهاگران در مسیر تبدیل اراده های فردی به اراده ی سازمان یافته ی جمعی می باشد. وقتی بتوانیم شبکه های جمعی سازمان یافته را متشکل سازیم می توانیم شرایط را به نفع اکثریت مردم تغییر دهیم

قدرت اجتماعی چیست؟

ژوئن 27, 2012 admin 0

قدرتی است که از مجموع توان نهادهای سازمان یافته ی شهروندی به وجود می آید و از حقوق مردم دفاع می کند.

ضرورت خودسازماندهی، درس بزرگ جنبش سال 88

ژوئن 18, 2012 admin 0

شاید بد نباشد که در این زمینه به راهکار «خودسازماندهی» توجه نشان دهیم. روشی که در آن، نیروهای آگاه و کنشگر جامعه، به جای انتظار ظهور یک تشکیلات متمرکزِ سازمانده از نوع، که دیگر امکان پدیدآمدنش نیست، به طور خودکفا و فعال با بهره برداری از روش های ارتباط مدرن و کلاسیک اقدام به این کار می کنند. بر این مبنا، این واحدهای خودسازمان یافته جمع های متشکل از کنشگران را زمینه سازی می کنند، آموزش می بینند و در صحنه های مختلف جامعه مانند کارخانه و دانشگاه و محله به طور ملموس و مادی اقدام به آگاهی رسانی و هدایتگری معترضین می نمایند. جبران کمبود سازماندهی از طریق خودسازماندهی است.

به‌جای فدراليسم و قوم‌گرايی به فکر قدرت اجتماعی باشيم – کورش عرفانی

ژوئن 6, 2012 admin 0

مشکل در تمرکز قدرت در دست غيرکُرد و غيرآذری نيست، مشکل در تمرکز قدرت در دست حکومت است، هر حکومتی. راهکار در جدا شدن کُرد و آذری از مجموعه‌ی ايران نيست، در اين است که قدرت اجتماعی در جای‌جای ايران شکل گيرد. نياز به اين است که شهروند ايرانی، آذری و خراسانی و خوزستانی و بلوچ و کُرد و غيره در سرنوشت اجتماعی خويش و نه در جست‌وجوی تعيين تکليف قومی خويش فعال شوند.