وقتی «ضد قدرت» نباشد هر حکومتی هوس دیکتاتوری و حق کشی می کند.
وقتی «ضد قدرت» نباشد هر حکومتی هوس دیکتاتوری و حق کشی می کند.
وقتی «ضد قدرت» نباشد هر حکومتی هوس دیکتاتوری و حق کشی می کند.
تا ضد قدرت در جامعه ای شکل نگیرد آن جامعه به دمکراسی دست نمی یابد.
جمهوری اسلامی در مسیر سقوط است. برای فردا آماده شویم. هر رژیمی که جایگزین آن شود ما مردم نیاز داریم که در مقابل آن به صورت سازمان یافته از منافع و حقوق خود دفاع کنیم. چاره ی کار در این است که به فکر ایجاد جمع های خودسازمان یافته ی شهروندی باشیم تا نطفه های قدرت اجتماعی یا همان ضد قدرت را فراهم آوریم.
جامعهی دمکراتیک توازن ساختاری خویش را در وجود ضد قدرت مییابد، یعنی قدرت سازمان یافتهی مردم یا همان قدرت اجتماعی. در نبود این عنصر، با یا بدون حصارهای قومی و زبانی، دولتها همچنان یکه تازند. آن چه که جامعهی امروز ایران، برای رهایی از استبداد و شکلهای مختلف مدیریت خودکامه نیاز دارد، تلاش برای بنای یک قدرت اجتماعی در جامعه است.
قدرتی است که از مجموع توان نهادهای سازمان یافته ی شهروندی به وجود می آید و از حقوق مردم دفاع می کند.
صد البته، ما قدرت اجتماعی را دارای اصالت می دانیم و به تقویت آن می پردازیم تا به عنوان ضد قدرت در مقابل قدرت سیاسی عمل کند. ما در امر به دست گرفتن قدرت سیاسی فعالیتی نداریم و تمام کوشش خود را بر روی ساماندهی قدرت اجتماعی متمرکز کرده ایم.
نخستین کارکرد قدرت اجتماعی ایفای نقش «ضد قدرت» در مقابل قدرت سیاسی حاکمیت است. دوم، دخالت ورزی مردم در مدیریت خرد جامعه می باشد و سوم کسب دانش و تجربه ی لازم برای مدیریت تدریجی سطوح کلان جامعه توسط مردم.
سازماندهی مردمی گام اصلی بنای جامعه ی انسانی است.
سازماندهی مردمی خط استراتژیک نیروهای ضد قدرت است.
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes