ارزش زن !!
سئوالی ازتودارم ایکه خوانی ات خدا بنده
چرا باید نباشی ازخِرَد هم عقل آکنده ؟؟
خدایت جان” همراه خِرَد برتو عطاکرده !!
چرا” زان سود نابرده ” شوی از زندگی کنده ؟؟
چرا بی ارزشش خوانی زنی را کاو شود مادر ؟؟
بزاید چون تو فرزندی که خوانی ات ازو برتر !!!
کجا ازچیز بی ارزش شود آن گوهری حاصل ؟؟
که دانشمند وعالِم گردد ویا عارف وفاضل !!
دمی با فکر وبا پندارو وجدانت نما خلوت !!
بخود آی وبدور انداز این بن مایه ء ذلّت !
که خواریّ بشر ازاین مصیبت بیش ” کی بوده ؟؟
که خوانی مادرت بی ارزش وخود خوانی ات هوده !!
خدا کی فرق بنهاده میان خیل انسانها ؟؟
بجز تقوا کجا فرقی نهاده بین این جانها ؟؟
بشو شرمنده گر باشی خداباور دراین دوران
که این کارت نباشد منطبق باخصلت یزدان
که زن زآغاز تا امروز بوده عنصری فاضل
همه اشخاص ناب این جهان زو گشته شد حاصل
نخست آموزگار ما همو بودست ای غافل
که ازدامان پرمهرش بگشته شخصیت کامل
سه ربع تربیت اززادگانش گردن اوشد
جهان ما زعلم ومعرفت زین”قشرزن نوشد
به کسب علم ودانش دررقابت باهمه مردان
چنان کوشا ستی آنسان که سبقت گیرد ازآنان
توپنداری زنان مثل تو باشند از خِرَد” عاری؟؟
چرا باید که حقش را به نصف خویش بشماری؟؟
خدا ” یا قدرت برتر” به هرنامی که می خوانی
بگستردست خوانی را که حدّ ش را نمی دانی
همه موجود این عالم زانسان و ز حیوانش
بقدر سهم خود هردم فراگیرند از خوانش
تو قدرسهم خود بردار گرحق را خدا دانی
نه با نام خدا “حقّ دگر موجود بستانی !!
تو گر انساني !! ازسهمت فرا مگذار پایت را
همی سرکوب باید خواهش بی انتهایت را
که بیش ازسهم تو مال دگر موجود این دنیاست !
همه موجود گر حقّش ستانَد این جهان زیباست !!!
همه موجود گر حقّش ستانَد این جهان زیباست!!!
————————–
از کاوه آهنگران