ایستادگی های مؤثر و کم هزینه – بخش دوم

ایستادگی های مؤثر و کم هزینه

استیو کراشا و جان جکسون (Steve Crawshaw & John Jackson)

برگردان به فارسی: داریوش افشار

 ویرایش در دفتر تولید سازمان خودرهاگران

 در باب توان جمعی

لهستان – شکست تانکها در برابر پیاده روی های معترضانه

 با براه افتادن و مطرح شدن جنبش عمومی “همبستگی” در لهستان،  که با اعتصاب کارگران صنایع کشتی سازی شهر “گدانسک” (Gdańsk) در ماه اوت 1980 آغاز شد و  تمامی لهستان را در برگرفت، رژیم حاکم در این کشور که از دوران جنگ جهانی دوّم بر سر کار آمده بود با بیم و هراس غیر منتظره ای مواجه شد. در روز 13 دسامبر 1981، مقامات دولت کمونیستی وقت، تانکهای ارتش این کشور را در خیابانها مستقر کردند تا یکبار و برای همیشه، جنبش “همبستگی” را از پیشروی بازدارند. در این مصاف نابرابر، صدها تن دستگیر و دهها تن کشته شدند.

با این وجود، مردم لهستان تانکها را نادیده گرفتند و در مقابل دستگیری ها و کشتارها تمکین نکردند. در عوض، ملّت مصمّم لهستان اعتراضات خودرا در قبال ممنوعیّت “همبستگی” سازماندهی کردند که یکی از اشکال ایستادگی آنها در مقابل سرکوب دولتی، تحریم اخبار سراپا دروغین تلویزیون سراسری دولتی بود. این تحریم بتنهائی امّا، برای بی آبرو کردن دولت کافی نبود؛ چرا که فراخوانندگان این تحریم، معیاری برای سنجش ابعاد تحریم در دست نداشتند.

ساکنین یکی از شهرهای کوچک در شرق لهستان بنام شویدنیک (Świdnik)، بمنظور حلّ  این اشکال، فکر بکری به ذهنشان رسید. از پنجم ماه فوریه 1982، مردم این شهر عزم جزم کردند تا به پیاده روی بروند! درست هر شب در لحظۀ آغاز اخبار تلویزیون سراسری، اهالی شویدنیک خیابانهای این شهر را مملو از جمعیّت میکردند. جمعیّت در خیابانها به گردش، گفتگو و قدم زنی میپرداختند. بعضی ها قبل از خروج از خانه، تلویزیونهای خاموش خودرا بطرف پنجره و روبروی خیابان و در معرض دید همگان قرار میدادند. تعدادی حتّی از این هم فرا رفته، و با استفاده از گاریهای دستی خاک کشی، حتّی تلویزیونهای خودرا با خود به قدم زنی و پیاده روی شبانه میبردند! یکی از حامیان “همبستگی” در این رابطه اظهار داشت: “اگر مقاومت و تقابل با دولت از طریق فعالیّتهای زیرزمینی انجام شود، دیگر من و شما درآن دخیل نیستیم و نخواهیم بود، امّا وقتیکه شما همسایه خودرا در حال قدم زدن و پیاده روی با تلویزیونش میبینبد، آنوقت این حس بشما دست میدهد که شما هم بخشی از این حرکت هستید!” هدف استبداد و دیکتاتوری آن است که بشما بقبولاند که شما منزوی هستید. اهالی شویدنیک این حس انزوا را درهم شکستند و در عوض، اعتماد بنفس و خودباوری را جایگزین آن کردند. با اینگونه شیوۀ ایستادگی و اعتراض، که حال به دیگر شهرهای لهستان هم بسط داده شده بود، دولت لهستان عصبانی شده و بخشم آمد. با این وجود، مقامات دولتی در مقابل یک چنین نمایشی از اتحاد و همبستگی از طرف مردم، از دست زدن به هرگونه اقدام تلافی جویانه در مقابل مردم عاجز ماندند؛ چرا که مردم با پیاده روی هیچ کار خلاف و یا غیرقانونی را مرتکب نمیشدند!

با مدنظر داشتن چنین واقعیّتی، دولت لهستان اقدام به طرح ترفند تازه ای کرد و ساعت وضعیّت حکومت نظامی را از ساعت  10 شب به ساعت 7:30 تقلیل داد. حال، هرکس که پس از ساعت 7:30 در خیابانها دیده میشد، امکان داشت خودرا در معرض خطر دستگیری و یا حتّی مورد هدف گلوله های ارتشیان قرار دهد. پاسخ شهروندان شویدنیک به این ترفند جدید دولتمردان بسیار ساده بود: آنها در عوض، ساعت قدم زنی و به پیاده روی پرداختن را به بخش زودتر پخش اخبار سراسری که ساعت 5 بعداز ظهر بود تغییر دادند!

 

 دو نمونۀ دیگر از ایستادگی و اعتراض در برابر حکومت پیشین لهستان

 

1-   بهمان اندازه که سنجش تعداد شهروندانی که به اخبار تلویزیون دولتی بی توجهی میکردند مشکل بود، امّا راه حلّی برای آن پیدا کردند، سنجش تعداد کسانیکه به برنامه های رادیوئی ضد حکومتی نیز گوش میدادند با مشکلاتی همراه بود. “همبستگی” امّا، برای این مشکل هم راه حلّ مناسب را پیدا کرد. رادیو “همبستگی”، که توسط دولت لهستان غیرقانونی اعلام شده بود، بولتن های خبری خودرا بمنظور تقابل با تبلیغات و اخبار دروغین دولتی براه انداخته بود. مشکلی که این رادیوی ضد حکومتی و مخفی با آن مواجه بود این بود که از میزان و تعداد شنوندگان خود اطلاع دقیقی در دست نداشت. تحت شرایط پلیسی حاکم بر جامعه هم امکان نظر سنجی عمومی غیر ممکن مینمود. در یک چنین شرایطی، هدایت کنندگان رادیو “همبستگی” از مردم درخواست کردند تا در یک بخش معیّنی از پخش برنامه های رادیوئی، مردم چراغهای خانه های خودرا بحالت چشمک زن، روشن و خاموش کنند. این درخواست، خطرات احتمالی خودرا در بر داشت؛ چرا که اگر فقط عدّۀ بسیار کمی از شهروندان ورشو مبادرت به اینکار میکردند، بسادگی میتوانستند مورد توجه نیروهای امنیّتی قرار بگیرند و لو بروند.

یکی از مخالفان حکومتی بنام “کنستانتی گبرت” (Konstanty Gebert)، در زمان پخش برنامۀ رادیوئی “همبستگی”در شهر ورشو در حال قدم زدن بود که بناگهان متوجه شد که چراغهای طبقۀ اوّل یکی از آپارتمانها در حال خاموش و روشن شدن است. چند لحظه بعد وی متوجه شد که چراغهای تمام طبقات در حال خاموش و روشن شدن هستند. با نظر انداختن به دیگر آپارتمانهای اطراف و پشت سر خود دریافت که آپارتمانهای بسیاری در هردو طرف خیابان، روبرو و پشت سر همگی مانند درخت کریسمس در حال چشمک زدن هستند. گزارشات متعددی از آن شب حکایت از آن داشتند که در سرتاسر ورشو، این صحنه دیده شده بود. کنستانتی گبرت در این مورد گفت: “شما نمیتوانید حتّی تصورش را بکنید که چه احساس پرغرور و با نشاطی در آن لحظات در من ایجاد شده بود”.

تا آنجا که به مقامات امنیّتی و انتظامی مربوط میشد، تنها کاری که از دستشان ساخته بود دستگیری تمامی اهالی شهر ورشو بود!

2-   طرفداران “همبستگی” حتّی در پرتشریفاتی ترین و رسمی ترین مواقع، راهکارهای به تحلیل بردن و آبرو ریزی از  حاکمان منفور خودرا پیدا میکردند.

 یوری آندروپف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سال 1984 درگذشت. بمنظور پوشش رسانه ای از مراسم تشییع جنازۀ رهبر درگذشتۀ یکی از اقمار “برادر”، که شامل سخنرانی جانشین بعدی یعنی کنستانتین چرنینکو از محل یادبود لنین در میدان سرخ مسکو میشد، حکومت لهستان برنامه های منظم و معمول رادیوئی و تلویزیونی لهستان را معطوف به این موضوع کرد. درست در هنگامیکه چرنینکو در حال تمجید از آندروپوف بود، ناگهان بینندگان صدای متفاوتی را در حین پخش این مراسم شنیدند: ” اینجا تلویزیون “همبستگی” است. خانمها و آقایان، با عصر بخیر……” و بدنبال آن، گویندۀ “همبستگی” لیستی از فعالین دستگیر شده و مطالبات مخالفان حکومتی را اعلان کرد. حکومتگران و دستگاه امنیّتی لهستان با مشاهدۀ این واقعه در تلویزیون رسمی خود بسیار خشمگین و عصبانی و در عین حال بینندگان لهستانی بسیار شادمان و مصمم تر در پیشبرد ایستادگی در برابر حکومت مستبد وقت لهستان شدند.

پیاده رویهای معترضانه، روشن و خاموش کردن چراغها، مداخله در برنامه های تلویزیون رسمی دولت و نمونه های بسیار دیگری از اعتراضات جمعی، همگی شعله های فرآیند رسیدن به آزادی مردم لهستان را زنده نگه داشتند. رژیم استبدادی “مستحکم” لهستان در پی سالهای بعدی فروریخت!

1 Comment

Comments are closed.