خودرهاگران: باید به طور آگاهانه و سازمان یافته حضور داشت

  1. من با سیاست کاری ندارم یعنی من با سرنوشت خود و جامعه ام کاری ندارم.
  2. من از سیاست چیزی نمی فهمم یعنی من از آن چه حال و آینده ام را تعیین خواهد کرد چیزی نمی فهمم.
  3. کاری که من می کنم از فعالیت سیاسی مهم تر است یعنی کاری که من می کنم از آن چه جنگ و نابودی و نیستی و یا صلح و آبادانی و رفاه برای صدها میلیون نفر را می آورد مهم تر است.
  4. من از سیاست اصلا خوشم نمی آید یعنی من از آن چه که تعیین خواهد کرد چگونه و چقدر زندگی کنم خوشم نمی آید.
  5. من به کار و زندگی خود می پردازم و به حزب و گروه و سازمان های سیاسی کاری ندارم یعنی من به آن ها که تعیین خواهند کرد کار و زندگی من چیست و چگونه است کاری ندارم
  6. من باید به بچه هام بپردازم که دکتر و مهندس شوند و به جایی برسند و لذا وقت ندارم که به سیاست بپردازم یعنی من در دنیای خیالی زندگی می کنم و به دنیای بیرونی که آینده و زندگی و هستی بچه های مرا تعیین می کنند اعتنایی ندارم.
  7. سازمان خودرهاگران بر این باور است که در جهان کنونی سیاست عرصه ی دخالت ورزی در تعیین سرنوشت خویش است و نباید آن را به دست سیاستمداران حرفه ای سپرد تا بر اساس منافع خویش و اربابانشان هر چه خواستند با ما بکنند. باید به طور آگاهانه و سازمان یافته حضور داشت و در شکل دهی به آینده خویش دخالت کرد.