- چرا نتوانیم ایرانی را تصور کنیم آزاد و آباد؟ چرا باید سطج ایده آل ما به بازگشت به “دوران طلایی امام” سقوط کند؟
- چرا باید اجازه دهیم که به جای آزمانی کشوری آزاد، دمکراتیک، قدرتمند به سوی هدف های حقیر و کوچک و پست فرو رویم؟
- چرا باید فرهنگ شکست و ناامیدی و حداقل گرایی میان ما ایرانیان جا بیافتد و بلندپروازی و اعتلاء گرایی در ما نابود شود؟
- تا کی باید دل خوش بداریم که نجات ما از این نظام از جانب جناحی بیرون آمده از خود این نظام باشد که در نهایت هدفش حفظ آن و ایجاد تغییراتی کوچک برای تامین بقای آن است؟ چرا چیز دیگری را تصور نکنیم، به کلی متفاوت و به طور پایه ای دیگرگون؟
- تن دادن به سازش و تسلیم و سر به زیر انداختن با ذات بشر در تضاد است. ما انسانیم و قدرت و تواناییمان نا محدود است، ما می توانیم ایرانی بسازیم بی مانند و پرشکوه.
- سازمان خودرهاگران بر این باور است که با تلاش و کوشش سازمان یافته می توان به جامعه ای دست یافت انسان مدار، آزاد، دمکراتیک مبتنی بر عدالت و پیشرفت. کشوری قدرتمند و صلح طلب، مملکتی ثروتمند و بخشنده…