خودرهاگران: کار فرهنگی و فرهیخته سازی شخصیتی انسان ایرانی‌

  1. فرهنگ بی ثباتی و ناپایداری را که در رفتار اجتماعی ما ایرانیان بسیار گسترش یافته است باید مورد نقد قرار داده و فرهنگ ثبات و پایداری رفتاری را جایگزین آن کنیم
  2. برای بسیاری از ما ایرانیان، کار ضد ارزش است و از زیر کار در رفتن نشانی از زرنگی و یک اررش. باید کار را به یک ارزش تبدیل سازیم
  3. تابع احساسات نبودن و به صورت عقلایی عمل کردن نیازمند کار فردی فکری است که هر یک از ما با کسب آگاهی در این باره از یکسو و با تمرین و ممارست از سوی دیگر می توانیم به این امر دست یابیم
  4. بی اعتنایی به سرنوشت دیگران و فقط روی سرنوشت فردی خویش متمرکز بودن همان چیزی است که از ما یک خودمدار می سازد و خودمداری نیز یک جامعه را در بند استبداد نگه می دارد
  5. انسانیت و عقلانیت دو پایه ای است که روی آن می توانیم جامعه ای متفاوت را در ایران تدارک ببینیم. اگر اهل عمل باشیم.
  6. آن چه به عنوان یک رفتار نهادینه در بسیاری از ما ایرانیان جا افتاده است این است که احساس می کنیم می توانیم در مورد همه چیز به حرف اکتفاء کنیم اما پای عمل که می رسد حاضر به قبول کمترین مسئولیتی نیستیم. هیچ ملتی با چنین رفتاری به موفقیت دست نخواهد یافت
  7. بسیاری از ما حاضریم دهها ساعت حرف بزنیم که یک کار یک دقیقه ای را که مسئولیت ایجاد کن است انجام ندهیم. فرار از مسئولیت را به عنوان هنر و توانایی خویش می دانیم
  8. گسترش فرهنگ حرف های توخالی و بدون پشتوانه زدن همانند خوره ای به جان ما ایرانیان افتاده است. ساعت ها از سابقه و فضیلت های خویش گفتن و از شجاعت و مهارت های خویش توضیحات مفصل ارائه دادن؛ و بعد در زمان عمل به اندازه ی سر سوزنی آمادگی کار نداشتن.
  9. برای این که کار نکنیم حاضریم همه کار کنیم، این ویژگی بسیاری از ما ایرانیان است که برای زیر بار مسئولیت نرفتن می توانیم ده برابر آن مسئولیت فعالیت کنیم. آیا عجیب نیست؟
  10. بدیهی است که ملتی با تاریخ چند هزار ساله استبدادی از یکسو و سی و یک سال حاکمیت پستی و رذالت و دروغ و تنبلی سالاری بر کشور بسیاری از خصلت های منفی را در خود درونی می کند، اما آیا وقت آن نیست که با این پدیده ها به طور جدی برخورد کنیم؟
  11. آیا می توان یک ملت مسئولیت گریز، از زیر کار در رو، اهل حرف، فراری از عمل و خود را فریب ده باشیم و در عین حال انتظار داشته باشیم که یک رژیم همین گونه را سرنگون سازیم و جامعه ای متفاوت بسازیم؟ آیا به طور عقلی و تجربی چنین چیزی ممکن است؟
  12. سازمان خودرهاگران از کلیه ی هموطنانمان می خواهد که با قرار دادن آینه نقد سازنده در مقابل خویش تلاش کنند تا خود را از رفتارهایی که اجازه نمی دهد ما افرادی جدی، کوشا و قابل اطمینان باشیم رها ساخته و به انسان هایی تبدیل شوند که پاییبندی به اخلاق انسانی، عقلانیت و ثبات و پایداری در آنها نهادینه شده است.
  13. تتها با ترک رفتارهای غیر بالغ و کسب بلوغ شخصیتی تاریخی است که یک ملت می تواند سرنوشت خویش را به دست گیرد

1 Comment

Comments are closed.