- مبارزه ی اجتماعی در کشورهای دیکتاتوری عملی ترین شکل مبارزه برای توده های مردم است
- مبارزه ی اجتماعی یعنی اعمال قدرت کردن به دولت حاکم در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی
- اگر در مقابل قدرت سیاسی یک قدرت اجتماعی شکل نگیرد حاکمیت های استبدادی می توانند دهه ها دوام بیاورند
- قدرت اجتماعی از دو عنصر آگاهی و سازماندهی شکل می گیرد. نیروهای فعال جامعه باید این دو عنصر را گسترش دهند
- قدرت اجتماعی (قدرت سازمان یافته مردم آگاه) اجازه می دهد که اقدامات ضد مردمی دولت حاکم خنثی شود. به این ترتیب حکومت یا باید خود را تغییر دهد و یا در معرض تغییر توسط جامعه قرار گیرد
- راز بقای جمهوری اسلامی در این است که به دلیل نبود قدرت سازمان یافته ی مردم توانسته است بخش مهمی از تصمیمات ضد انسانی و ضد عقلانی خود را بدون هیچ مقاومتی پیاده کند و منافع خویش را به ضرر منافع مردم حفظ کند
- به جای تاکید بر یک مبارزه ی صرف سیاسی آن هم بدون طرح و برنامه و پشتوانه ی اجرایی واقعی بهتر است که ایجاد قدرت اجتماعی را از پایین ترین سطوح و ساده ترین حرکت ها آغاز کنیم و به تدریج آن را گسترش داده و نهادینه سازیم
- سازمان خودرهاگران استراتژی مبارزاتی خویش را بر بنیان گذاشتن، گسترش دادن و نهادینه کردن قدرت اجتماعی در جامعه ی ایرانی قرار داده است. برای این منظور آموزش های لازم را تدارک دیده و خواهد دید. این کار نیاز دارد که همه باورمندان به تغییر از پایین در این راه مشارکت کنند. شکل دهی به قدرت اجتماعی نیاز به کار اجتماعی دارد.
Comments are closed.
Hello!, I am visiting your site for the second time to see more of your updates. I found this which I have thought about and simply had to comment a huge thank you for all your effort. Please continue the great work your doing!