دمکراسی: تحلیلی از قدرت اجتماعی – قسمت دهم

دمکراسی: تحلیلی از قدرت اجتماعی

قسمت دهم

نوشته ای از: ”دکتر ژان آتلی” (Dr. John S. Atlee) با همکاری “تام آتلی” (Tom Atlee)

برگردان به فارسی: داریوش افشار

ویرایش از دفتر تولید سازمان خودرهاگران

————————————

قسمت پایانی

آینده ازآن دمکراسی است

رشد صنعتی، متمرکز شدن بیسابقۀ قدرت اقتصادی را بهمراه آورد. در عین حال، صنعتگری نیروی پویندۀ دیگری را هم بهمان موازات بوجود آورد؛ نیروی پویش بسمت دمکراسی.

جامعه و تمدن صنعتی همواره نیاز به درجۀ بالائی از آموزش و پرورش عمومی داشته است. آموزش و پرورش هم بنوبۀ خود، امکانات لازمۀ شناخت و درک وسیع دمکراسی را با خود بهمراه داشته است که این خود ماهیتأ، میل سیری ناپذیری را تا به دست آوردن دمکراسی بوجود آورده است.

ازاین گذشته، صنعت مداری نه تنها در قالب فن آوری فیزیکی، بلکه در سازمان اجتماعی تولید هم بر اساس راه و روش علمی پایه گذاری شده است. بر خلاف ایدئولوژی، علم، کارکرد و عملی بودن را ملاک قرار میدهد و بهمین خاطر هم خویشاوندی نزدیکی با دمکراسی دارد.

دمکراسی اساسأ رفاه و منافع شهروندان را در سرلوح  لوحه خود قرار میدهد و علم، نیاز به آزادی دارد تا بتواند در قالب آن پویا باشد. نکتۀ قابل توجه اینست که چنانچه نیک بنگریم، بسیاری از رهبران جنبشهای دمکراتیک اخیر از دانش علوم معاصر بهره مند بوده اند.

در آخر اینکه، از اوایل دهۀ 1930، شمار رو به افزایشی از روانشناسان در بخشهای صنعتی، و کارشناسان توسعۀ تشکیلاتی، به این نکته رسیده اند که مشارکت دمکراتیک کارکنان در گرفتن تصمیم های تصمیم گیریهای  مهم در مجتمع هائی که در آن مشغول بکار هستند باعث بالارفتن راندمان کار، کاهش مخارج و بوجود آمدن ابتکارات سودآور میشود. این نکته، صاحبان کار و تجارت را که در دوران حاضر با رقابتهای هرچه بیشتر در بازار جهانی روبرو هستند، وادار به قدم گذاشتن در این مسیر خواهد کرد. تأثیرات مثبت دمکراتیزه کردن محل کار بیشمارند. این عوامل بتنهائی قادرند تا دمکراسی را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کنند.

دمکراتیزه کردن جوامع، با چاشنی فن آوریهای مدرن و امروزی که کرۀ خاکی را به یک “دهکدۀ جهانی” تبدیل کرده است، امکان اینگونه نگرش به آیندۀ جهان را فراهم میسازد که بتوان آنرا تبدیل به یک جامعۀ واحد دمکراتیک جهانی کرد. امکان نگرش به آینده جهان به عنوان یک جامعۀ واحد دمکراتیک را فراهم میسازد . میتوان به ایجاد امکان بوجود آوردن یک دولت جهانی فدرال دمکراتیک برخاسته از سازمانهای جهانی حاضر امید داشت . ضرورت یافتن راه حل برای بحرانهای اقتصادی و محیط زیستی این دوران که ماهیتأ فراملّی هستند، بهمراه نیروی تخریب بالقوه موجود در ابزار جنگی مدرن، مسلمأ میتواند ارادۀ لازم برای حرکت در این مسیر را بوجود آورد. امکان اینکه شاید برای اوّلین بار در تاریخ، میلیونها انسان با داشتن امکانات مناسب به چنان درجه ای از آگاهی سیاسی برسند و فعّال شوند، که یک چنین فرصتی برای اینچنین تغییری را فراهم میکند کنند . فرصتی که البته، اگر به تحقق پیدایش یک چنین افقی چشم دوخته باشیم، میبایستی از آن استقبال کرد.

دایرۀ چند قرن از تمرکز قدرت، فساد، و بازتوزیع آن در محدودۀ همیشگی خود و بازتولید تمرکز قدرت اجتماعی در چرخۀ تاریخ بشیوه های سابق میتواند شکسته شود.

بدین وسیله دور باطل قرون متمادی در  باز تولید  و باز توزیع  تمرکز قدرت و  فساد به شیوهای سابق در چرخه تاریخ میتواند شکسته شود. دمکراسی، مانع رودر روئی تاریخی بشریّت نخواهد شد، امّا میتواند چارچوب غیر خشونت آمیز نهادینه شده ای را برای حلّ و فصل آنها تدارک ببیند. چارچوبی که تمرکز غیرمسئولانۀ قدرتها را قبل از اینکه به مرحلۀ خطرناک شدن برسند بصورت آگاهانه پیش بینی کرده و از رشد آن جلوگیری کند.

دولتها یا میبایستی آینده نگر باشند و جوامع خود را بطور مداوم در راستای دمکراتیزه شدن هر چه بیشتر بازسازی کنند؛ که درآنصورت از حمایت فعّال هرچه بیشتر اکثریّت مردمان خود بهره مند خواهد شد، ویا میبایست با در مقابل جلب رضایت گروههائی که خواهان در دست داشتن قدرت متمرکز غیرمسئولانه هستند، فاقد حمایت فعّال اکثریت مردم خود باشند . در آنصورت، چنین دولتهائی میبایست که در انتظار مخالفتهای توده ای مردمان خود باشند که سرنگونی اجتناب ناپذیر آنانرا رقم خواهد زد.

در دراز مدّت، فقط جامعه ایکه برپایۀ ساختارهای دمکراتیک قدرتی بنا شده باشد میتواند دوام پذیر باشد. اگر آینده ای برای دنیائی که در آن زندگی میکنیم وجود داشته باشد، تضمین بقای آن دمکراسی خواهد بود.

پایان.