مبارزه اجتماعی در رژیم جمهوری اسلامی – 4

نوشته: مهدی جعفری

ویرایش دفتر تولید سازمان خودرهاگران

***************

چرا مبارزه قهر آمیز؟

همان گونه که در مبحث پیشین به آن اشاره کردیم ، رژیم منفور و رو به زوال جمهوری اسلامی هیچگونه راهی جز مبارزه به شیوه قهر آمیز ،برای مردم باقی نگذاشته است .

شیوه ای که خود نشان از رشد و اعتلای جنبش آزادیخواهانه مردم ایران دارد. روشی که خود رژیم جنایتکار به مردم و فرزندانشان تحمیل کرده  است ، چرا که این ملت هرگز سر قهر و عناد با حکومت را نداشته و این نظام بود که جز خشونت و جنایت علیه مردم شیوۀ دیگری نگزید.

اما مردم ایران برای رسیدن به این گونه از مبارزه،  یعنی مبارزه قهرآمیز با رژیم ، تمامی شیوه های ممکن پیشین را طی سالیان دراز در رو در رویی با  نظام آخوندها  به کار گرفته و گام به گام آنها را مورد تجربه قرار داده است (تجاربی که به بهای از دست دادن عزیزان و فرزندان این آب و خاک حاصل شده) ؛ اما پس ازسالها مبارزه بی امان و پی درپی، مردم ایران نه تنها هیچگونه پاسخی به فریادهای حق طلبانه خود از جانب رژیم دریافت نکرده است،  بلکه بر عکس هر روز با سرکوب هرچه شدیدتر و وحشیانه تر نیروها ی رژیم  مواجه گشته اند ، و در این راه متحمل هزاران مرارت و رنج، همچون دستگیری،  زندان و شکنجه، اعدام ، آواره گی و ازدست دادن خانه و خانواده ، … و در کل هر آنچه که داشتند، گردیده است.

حال با یک صداقت بی طرفانه هرکس می باید این سئوال را از خود بپرسد «آیا در صورتی که مردم به جان آمده ی ایران برای کسب اولیه ترین حقوق انسانی خود، که سالهاست رژیم ضد انسانی آخوندها آن را به ناشایست ترین صورت ممکن عمداَ نادیده گرفته و زیر پا نهاده است و هیچ گونه راهی دیگر برای ملت باقی نگذاشته است، اگراین مردم برای احیای حقوق انسانی و دفاع از شرف و ناموس خود دست به سلاح برد و به دفاع ملی برخیزد مورد احترام وستایش نخواهد بود و مشروعیت نخواهد داشت؟

آیا دیگر ملت ها به تحسین و احترام برای ملتی که تا پای جان در کسب حقوق انسانی خود تلاش و مبارزه می کند، بر نخواهند خواست؟ و ملتی این چنین شریف و بزرگ را نمی ستایند؟

به درستی که هرگونه مبارزه آنها مشروع و مورد حمایت و پشتیبانی همۀ ملتها و دولتهای مردمی ست . اگر تاریخ ملت های جهان را مورد مطالعه قرار دهیم خواهیم یافت که هر کجا که ملتی برای آزادی و حقوق انسانی به مقاومت برخاسته، نه تنها از سوی تاریخ نگاران مورد تمجید و ستایش قرار گرفته شده، بلکه برای دیگر ملت ها مورد ستایش و تمجید واقع گشته و از آن به خوبی یاد می کنند. برای مثال، در رابطه با کورش بزرگ و اقدامات و منشورهای انسانی او در نزد هیچ ملتی جز ستایش و تحسین از او چیزی نمی توان یافت و بی ربط نیست که بگوییم که منشور حقوق بشر سازمان ملل نیز بر این پایه و الهام از گفته ها و کرده های آن بزرگ مرد بوده است.

در مقابل دیکتاتوری منحوس و منفور که حتی  دنیا ی متمدن امروز برای آن ارزش و مقامی قائل نیست ، مبارزات مردم شریف ایران سالهاست که به رسمیت شناخته شده و مورد احترام نمایندگان ملل مختلف واقع  گشته است و بارها در رسانه ها و محافل سیاسی و بین المللی بر آن تاکید شده است. آنها حساب مبارزات ملت ایران را از هرج و مرج و هرگونه نام  متعارف دیگر  اساسا  جدا کرده اند.

بارها توسط سیاستمداران و نمایندگان بنام ملل مترقی جهان احترامی شایسته برای مردم ایران که در نیل به آزادی و سرنگونی این نظام منحوس ازهرگونه گذشت و ایثار برای همنوعان و نسل های جوان و آینده خود فرو گذار نکرده و از پای ننشسته است، به زبان آورده شده و در بسیاری از موارد به صورت اعلامیه جمعی از کشورها در دفاع از حقوق مردم ایران در سطح جهانی به ثبت رسیده است. اما همواره این نظام جمهوری اسلامی و آخوندهای جنایتکار بوده که به این گونه اعتراضات بین المللی احترامی نگذاشته و به جنایات خود علیه مردم خویش اصرار ورزیده است.

ادامه دارد