گفت: در باره ی این که اختلاف در گروه را چگونه مدیریت کنیم سه روش را گفتی: یکی این که ببینیم آیا موضوع اختلاف تا چه حد نسبت به هدف گروه اهمیت دارد، دوم این که این که موضوع اختلاف را به چند مسله ی ساده تر تبدیل ساخته و بعد از ساده ترین مسله آغاز کرده و به سوی پیچیده ترین، یکی بعد از دیگری، آنها را حل و فصل کنیم. سوم این که باید دید چقدر از اختلاف ناشی از ماهیت کار جمعی است و تا چه حد از خصلت های فردی افراد درگیر اختلاف تاثیر می پذیرد. آیا شاخص دیگری برای آسان تر شدن مدیریت اختلاف هم هست؟
گفتم: نکته ی نهایی این است که نقش زمان در مدیریت اختلاف چگونه است؟
گفت: یعنی وقتی که باید برای حل اختلاف بگذاریم؟
گفتم: در درجه ی اول یعنی چه موقع باید یک اختلاف را جدی گرفت و برای حل آن اقدام کرد.
گفت: خوب قاعدتا باید از همان ابتدا که مشکل شناسایی می شود به آن پرداخت.
گفتم: در مواردی چنین است و در موارد دیگر برعکس، یعنی باید ضمن آن که مورد اختلاف را دنبال کنیم و زیر نظر داشته باشیم در عین حال باید گذاشت که شاید زمان به تدریج مشکل را حل کند.
گفت: یعنی با وجود آن که اختلاف حضور و وجود دارد به آن نپردازیم؟
گفتم: در برخی موارد بله. این لازم است.
گفت: ولی آیا این باعث نمی شود که به اختلاف دامن زده شود و رشد کند؟
گفتم: برای همین هم بهتر است آن را زیر نظر داشته باشیم. وقتی یک اختلافی بروز کرده است و ما یا دیگران آمادگی پرداختن و حل آن را نداریم، باید حل آن را به زمان دیگری واگذار کنیم تا آمادگی به دست آید. در این مدت باید مشکل را زیر مشاهده داشت و دید که آیا با گذشت زمان مشکل دارد بزرگتر و مهم تر می شود و یا کوچکتر و کم اهمیت تر، اگر اولی است باید سعی کرد به آن پرداخت و اگر دومی است باید اجازه داد که زمان باز هم بگذرد.
گفت: پس برخی اختلافات در گروه بروز می کند که اگر به آن پرداخته نشود هم ممکن است که به سوی حل شدن بروند.
گفتم: بله، و این اختلافات اتفاقا به شرطی حل می شوند که در زمان بروز آنها برای رفع آن اقدام نکنیم و اجازه دهیم که افراد فرصت کافی برای بررسی جوانب مختلف موضوع را داشته باشند. این امر می تواند سبب شود که اختلاف به دلیل افزایش درک و همکاری به صورتی خودجوش و در عمل برطرف شود.
گفت: پس این با پشت گوش انداختن اختلافات و نادیده گرفتن مشکلات فرق دارد؟
گفتم: صد البته، هیچ مشکلی را نباید پشت گوش انداخت، وقتی یک اختلاف بروز می کند معنی آن این است که این اختلاف به عنوان معلول دارای علت یا علت هایی است که باید به آن پرداخته شود. مهم فقط این است که بدانیم همیشه بهترین زمان برای حل اختلافات بلافاصله در زمان بروز آنها نیست.
گفت: اما چه اتفاقی می افتد که برخی اختلاف ها به مرور زمان حل می شود؟
گفتم: بسیاری از اختلافات ناشی از عدم شناخت است، افراد با گذشت زمان بهتر همدیگر را شناخته و می بینند که نیازی به ابراز مخالفت با یکدیگر نداشته اند؛ برخی از مشکلات به دلیل کج فهمی و سوءتفاهم است، باز افراد در طی زمان زبان همدیگر را بهتر درک می کنند. و یا در طول زمان اهمیت یابی موضوعات در ذهن افراد تغییر می کند و موارد جدی، موضوعات غیر جدیی را که سبب اختلاف شده بود کنار می زنند، در این صورت اختلاف خود بخود رفع شده است.
گفت: و آیا بحث زمان در مدیریت اختلاف به گونه ای دیگر هم مطرح است؟
گفتم: بلی، به صورت وقت. هنگامی که به حل اختلاف می پردازیم باید مدت زمان لازم را به آن اختصاص دهیم. یعنی آن میزان از وقتی که متناسب با جدیت و گستره ی موضوع باشد. برای موضوعات جدی باید وقت زیاد گذاشت و برای موضوعات غیر جدی نباید زیاد وقت گذاشت.
گفت: پس به طور مرتب نباید وقت زیادی را برای حل هر اختلافی گذاشت؟
گفتم: خیر. اگر روی یک اختلاف کوچک بیش از حد وقت بگذارید سبب بروز اختلافات جدید می تواند شود.
گفت:اما چطور بدانیم که چه مدت زمانی لازم است؟
گفتم: یگانه راه، داشتن روش حل اختلاف است. باید مدیریت اختلاف بر اساس یک روش مشخص صورت گیرد. باید مراحل این روش یکی بعد از دیگری طی شود و وقتی به پایان رسیدیم و نتیجه گیری کردیم دیگر وقت خود را هدر ندهیم. این گونه مشخص می شود که اختلاف نمی تواند تا ابدیت مورد نظر قرار نگیرد.
گفت: و اگر در پایان بکار گیری یک روش، مثلا تقسیم موضوع به مسائل ساده و پرداختن به آنها، نتوانستیم مشکل را حل کنیم چه؟
گفتم: در این صورت باید اجازه داد که بین دو بار تلاش برای حل اختلاف یک فاصله ی زمانی متناسب وجود داشته باشد تا طرف های اختلاف فرصت لازم برای جذب نکات جلسه ی اول را داشته باشند.
گفت: و اگر دیدیم که اختلاف همچنان حاضر است و عمل می کند برای جلسه ی دوم حل اختلاف اقدام کنیم.
گفتم: همین طور است.
گفت: ظاهرا تکنیک های مختلف مدیریت اختلاف در کار جمعی را با هم مرور کردیم. آیا نکته ی دیگری مانده است؟
گفتم: مطلب، آموزش و تکنیک در این باره فراوان است، اما خلاقیت، اخلاق مداری، انسان دوستی و پایبندی به ارزش های کار جمعی مانند صداقت، شفافیت و اعتماد متقابل نیز در این باره بسیار موثر است.