گفته هایی از لئوناردو داوینچی

هر که استدلال خود را با استناد به یک مرجع می سازد از هوشش بهره نمی گیرد از حافظه اش استفاده می کند
هنر هرگز به پایان نمی رسد، به حال خودر ها می شود
به همان گونه یک روز خوب با خود خواب خوشی را به همراه می آورد یک زندگی خوب نیز با خود یک مرگ خوش را باعث می شود
به همان شکل که هر پادشاهی دچار تفرقه فرو می پاشد ذهنی که میان موضوعات مختلف مطالعاتی پخش شود دچار آشفتگی شده و ریشه ی خود را می زند
در ورای شک، حقیقت همان رابطه ای را با امر غلط برپا می کند که روشنایی با تاریکی
تجربه خطا نمی کند، قضاوت های ماست که خطا می کند زیرا که از آن انتظاری را داریم که در توانش نیست
آن کس که بدون نطریه به عمل می پردازد به سان کسی است که با کشتی به دریا می رود و نه قطب نمایی دارد و نه نقشه ای و هرگز نمی داند قرار است در کجا ساحل افکند
من از اضطرار عمل کردن شگفت زده ام: دانستن کافی نیست باید به کار بست، آرزومند بودن کافی نیست، باید انجام دهیم
من عاشق آنانی هستم که در شرایط سخت لبخند بر لب دارند، آنان که از دل ناامیدی قویتر بیرون می آیند، و با تکیه بر قوه اندیشه شان شجاعتر می گردند. عقب نشینی کار روح های حقیر است، اما آنان که دلی استوار دارند و آگاهی رفتارشان را راه می برد، آنان، اصول ارزشی خویش را تا دم مرگ دنبال می کنند
آهن از بیکاری زنگار می گیرد، آب از رکود می گندد، و انفعال، قدرت ذهن را این گونه می کند
دیر زمانی است که دریافته ام انسان های کنش گرا به ندرت عقب می نشیند تا چیزها بر سرشان فرود آید، آنها حرکت می کنند و بر چیزها فرود می آیند
ایستادگی در آغاز آسانتر است تا در پایان
یادگیری هرگز ذهن را کلافه نمی کند
زندگی اگر خوب بگذرد طولانی است
طبیعت هرگز قانونش را نمی شکند
سادگی برترین پیچیدگی هاست
اصیل ترین لذت ها فهمیدن است
حقیقت پدیده ها خوراک اصلی ذهن های بلندمقام است
زمان به اندازه کافی برای هر که می خواهد از آن بهره برد صبر می کند
آن جا که داد و فریاد است دانش حقیقی غایب است
هرکه بر اخلاق پشت کرد شرافتش را باخت
بسیار بد می کنید اگر به ستایش آن چه نفهمیده اید بپردازید و بدتر از آن اگر به سانسورش اقدام کنید

خودرهاگران

استقرار نهادینه ی حفظ جان و حرمت انسان ایرانی آزادی، عدالت اجتماعی، مردم سالاری