فقر در جامعه ی ایرانی با فلاکت توام شده است. به طوری که بسیاری از پدیده های اقتصادی بیانگر بی ارزش شدن جان انسان ایرانی در کشور می باشد. خبر زیر یکی از این فجایع را بیان می کند. آن جا که فقر و نداری مردم را وا می دارد که خون خود را به بهای ناچیزی بفروشند تا بتوانند با پول آن غذایی برای خوردن بیابند و از گرسنگی نمیرند. آری اگر از شرافت و حقوق و انسانیت خود با شجاعت دفاع نکنیم مجبور می شویم زبونانه و به تدریج جان دهیم.
در سال ۸۴ ، ۶/۲ هزارتن خون به کشورهاى افغانستان، ترکمنستان، تاجيکستان، آذربايجان و عراق صادر شده است. ارزش اين خونها نزديک به ۵/۱ميليون دلار بوده است. به عبارت ديگر، ميانگين قيمت هر کيلو خون صادراتى در گمرک نيمدلار بوده است! نيم دلار برابر با ۵۰۰ تومان در کشور خودمان است که کمتر از قيمت يک بطرى نوشابه گازدار است! در سال ۸۵ صادرات خون رشد چشمگيرى دارد، بهطورى که در اين سال، صادرات اين کالا به کشورهاى افغانستان، تاجيکستان، ترکمنستان و عراق حدود نيمميليون دلار افزايش داشته است. وزن کل صادرات خون به کشورهاى مزبور برابر با ۲/۲ هزار تن بوده است. ميانگين قيمت خون ايرانى صادراتى در اين سال حدود ۹/۰ دلار بوده که تقريبا با قيمت يک بطرى نوشابه خانواده برابرى مىکند. در سال ۸۶ ، رشد صادرات خون ادامه دارد. مقاصد خون ايرانى به ترتيب ارزش صادرات عبارت است از: افغانستان، تاجيکستان و ترکمنستان. ارزش کل صادرات خون به اين سه کشور برابر با ۲/۲ميليون دلار است و وزن خونهاى صادراتى حدود ۵/۲ هزارتن بوده است. در اين سال هم خريداران خارجى حاضر نشدند حتى يک دلار براى خونهاى صادراتى ايرانى پرداخت کنند و ميانگين قيمت خونهاى ايرانى براى هر کيلو ۹/۰ دلار است.