سندیکالیسم در ایران – بخش دوم
اوضاع اقتصادی و صنعتی در رابطه با پیدایش گروههای کارگری
(اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی)
اوضاع اقتصادی و صنعتی در رابطه با پیدایش گروههای کارگری
(اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی)
وقت آن است که برای رهایی از بن بست تاریخی کنونی، برای پایان بخشیدن به انسان کشی رژیم حاکم و در نهایت، برای بستن راه بازتولید آدمکشی نهادینه در آینده ی ایران، همگی روی یک اصل و فقط یک اصل توافق کنیم: « ما با هم همکاری می کنیم تا به کشتار انسان ایرانی در داخل و خارج از ایران خاتمه بخشیم». این گوی و این میدان.
ما از تمامی ایرانیانی که می توانند و می خواهند در عرصه آموزش خودسازماندهی به مردم فعالیت کنند دعوت می کنیم تا در این زمینه با ما همکاری کنند.
یک راه حل عقلایی دارد: می بایستی در دل جامعه بستری فراهم شود که در این بستر، به دلیل معیار و شاخص قرار دادن انسان (یعنی انسان مداری به عنوان قطب نمای حرکتی تاریخی) ما بتوانیم، به سمتی برویم که هر تحولی در جامعه از این مسیر و چارچوب نتواند، خارج شود.
خودآگاهی و خودسازماندهی. خودآگاهی
یعنی قدرت فکری خودکفا برای تشخیص منافع خویش. یعنی بی نیازی از داشتن رهبر
و مرجع فکری برای درک مسائل و یعنی بخشی از خردجمعی بودن. و خودسازماندهی
نیز به معنای مشارکت و کار جمعی است با هم، بدون نیاز به حزب و رهبری. یعنی
همان رهبری جمعی.
برای ایجاد یک جریان در جامعه نیاز به دو چیز است: یک اندیشه همسوساز و یک شبکه ارتباطات و تبلیغات. اندیشه هسوساز می تواند مردمسالاری باشد، یعنی حاکم شدن مردم بر سرنوشت خود یا به طور دقیق تر سوار شدن انسان بر سرنوشت خویش.
یکی از کشورهایی که بحران را به صورت بالقوه در خود دارد ایران است. حذف یارانه ها سرعت بخش انحطاطی خواهد بود که مردم را به خیابان ها خواهد کشید، یا به زودی یا قدری دیرتر.
می توان با هر سازمانی و حزب و گروهی که برای آزادی از استبداد حاکم تلاش عملی می کند کارکرد، تلاش عملی
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes